خانه کتاب آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک
کتاب آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک
در بخشی از این نوشتار نظرات معاصرین درباره موضوع بحث شده آمده است و با استفاده از آرای آنان، اندیشههای تربیتی بوعلی، غزالی و خواجه نصیر نقد و بررسی شده است.
1
کتاب آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک
(ابنسینا،غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی)
نویسنده کتاب آرای مربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک(ابنسینا،غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی) محمد رضا عطاران است. این کتاب توسط انتشارات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی منتشر شده است.در این نوشتار آرا و نظریات سه تن از اندیشمندان ایرانی (ابوعلی سینا, امام محمد غزالی و خواجه نصیر طوسی)، درباره تربیت کودکان ـ براساس شرح مبانی اسلام ـ ذکر شده است ؛ همچنین به تاثیرات عملی اندیشههای این متفکران در برخی زمینهها اشاره شده است . در بخشی از این نوشتار نیز نظرات معاصرین درباره موضوع بحث شده آمده است و با استفاده از آرای آنان، اندیشههای تربیتی بوعلی، غزالی و خواجه نصیر نقد و بررسی شده است. مباحث کتاب با این عناوین سامان یافته است: اهمیت دوران کودکی، ویژگیهای روانی کودک، کودکی مرحله تکوین عادات، عوامل تربیت، و مواد آموزشی .
غزالى در تعريف «تربيت» آورده است: «مربّى بايد اخلاق بد از وى (آدمى) بستاند و بدور اندازد و اخلاق نيكو به جاى آن نهد و معنى تربيت اين است؛ همچون برزگر كه غلّه تربيت كند، هر گياهى كه با غلّه برآمده باشد از ميان غلّه بكند و براندازد و همچون سنگى و كلوخى كه در ميان كشتزار باشد بيرون اندازد و از بيرون آب و سماد بدان آورد تا غلّه پرورده و نكو برآيد.»
اهداف تربيت از نظر غزالى چنين است: الف. كودك سعادت دين و دنيا حاصل كند؛ ب. خشنودى خداوند به دست آورد؛ ج. نفس اماره را مطيع و اخلاق خود را مهذّب نمايد. غزالى مانند بيش تر دانشمندان گذشته، تربيت را امرى تكوينى مى داند كه هدف آن ايجاد خُلق نيكو در انسان است هرچند غزالى مانند صاحب نظران امروز تعريف مستقلى از تعليم و تربيت ارائه نداده، ولى با توجه به آراء تربيتى اين دانشمند بزرگ، شايد بتوان نظر وى را درباره ماهيت تعليم و تربيت اين گونه بيان كرد: تعليم و تربيت عبارت است از نوعى تدبير نفس و باطن از طريق اعتدال بخشى تدريجى به قوا و تمايلات به وسيله معرفت، رياضت و استمرار براى نيل به انس و قرب الهى.
خواجه «تربيت» را ايجاد ملكات در انسان از طريق عادت مى داند؛ در كتاب اخلاق ناصرى مى نويسد: تربيت، صفتى است كه بايد از طبيعت پيروى كند تا كمال موجود را بتواند ظاهر سازد. طبيعت به منزله استاد است و صناعت به مثابت متعلم و تلميذ; و چون كمال هرچيزى در تشبّه او بود به طبيعت و تشبّه او به طبيعت چنان باشد كه در تقدّم و تأخّر اسباب و وضع هر چيزى به جاى خويش و به تدريج و ترتيب نگاه داشتن، به طبيعت اقتدا كند تا كمالى كه قدرت الهى را كه در طبيعت وجود دارد، به طريق تسخير متوجه آن گردانيده است، از آن تدبير حاصل آيد و تهذيب اخلاق و اكتساب فضايل، كه ما به مدد معرفت آن آمده ايم، امرى صناعى است و در آن باب، اقتدا به طبيعت لازم بود
خواجه هدف از تربيت را همان سعادت و كمال مى داند كه از طريق تربيت، بايد به كمال مطلوب برسد. او هدف تربيت را به دو بخش تقسيم مى كند:
- هدف آرمانى
- هدف واسطه اى
- الف. سعادت نفسانى كه مدارج اول آن، علم تهذيب، دوم علم منطق، سوم علم رياضى، چهارم علم طبيعى و پنجم علم الهى است.
- ب. سعادت بدنى علومى را كه بر نظام حال بدن حاكم است، در برمى گيرد.
- ج. سعادت مدنى علومى را كه به نظام حال ملت و دولت و جمعيت تعلق دارد شامل مى شود; مانند علم فقه، كلام، ادبيات و بلاغت. در نهايت او، هدف را تحقق «مدينه فاضله» مى داند.
روش تربيت از نظر خواجه «تكراركردن» است و پيروى از طبيعت آدمى و تطبيق روش هاى تربيتى بر مراحل رشد روانى و بدنى كودك را در پرورش افراد مهم مى داند. او سبب وجود ملكات را دو چيز مى داند: 1. طبيعت; 2. عادت. تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا عبارت است از برنامه ریزی و فعالیت محاسبه شده در جهت رشد کودک، سلامت خانواده و تدبیر شئون اجتماعی برای وصول انسان به کمال دنیوی و سعادت جاویدان الهی است.