نویسندهگان کتاب نقش مربی در در تربیت اخلاقی–معنوی محمد عالم زاده نوری، حسن بوسلیکی و حسین مرادی است. این کتاب توسط انتشارات علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. این کتاب شامل شش فصل است که فصل اول کلیات و فصلهای بعدی به ترتیب شامل: ضرورت مربی، ویژگیهای مربی وظایف کارکردهای مربی، وظایف متربی، اطلاعت از مربی است.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانید: همة جوانانِ مشتاق کمال که بر پایة ندای فطرت خود به سلوک معنوی گرایش یافتهاند، غالباً در اولین مواجههها در معرض این گفتة مشهور قرار میگیرند که برای حرکت معنوی به یک «استاد راهرفته و خبره» نیاز است. این سخن از طرفی فروغ امیدی در جان آنان پدید میآورد و از طرفی راه مبهمی میگشاید. آیا پیمودن مسیر سعادت الزاماً به مربی و راهنما نیاز دارد؟ چگونه میتوان مربی شایستهای برای حرکت شناخت؟ آیا دستیابی به مربی شایسته و راهنمای کارآزموده ممکن است؟ چه بهرهای از استاد در این طریق میتوان گرفت؟ با استاد چگونه مواجه شویم؟... اینها نمونه پرسشهایی است که در شرایط آشفتگی و ناآگاهی، ذهن جوان را مشغول میسازد و پاسخی روشمند، روشن، گویا و بهموقع میطلبد، پاسخی مثبت برای آنکه مشتاقان کمال بتوانند اصل ضرورت، نوع نیاز، کیفیت و زمان مراجعه به مربی را بدانند و پاسخی منفی برای آنکه مدعیان دروغین و کمبضاعت را بشناسند و سره را از ناسره تشخیص دهند و مورد سوء استفاده قرار نگیرند؛ زیرا امروز نیز مانند اکثر مقاطع تاریخی، زمینة انحراف و مدعی دروغین زیاد است و باب شیادی و کلاهبرداری و سوء استفاده باز، تا حدی که برخی برای جلوگیری از این آفات و آسیبها، اصل نیاز به مربی را انکار کردهاند و برخی نیز اهمیت نقش مربی در تربیت اخلاقی را منتفی دانستهاند. علیرغم رواج و کثرت این پرسشها و اهمیت این دغدغهها تحقیق شایستة مستقلی در این زمینه صورت نگرفته و اثر جامعی دراینباره نوشته نشده است. البته لابهلای آثار عرفانی از استاد و شیخ و مراد و قطب و مرشد و پیر و خضر راه و... یاد شده و در میان کتابهای تربیتی نیز نقش معلم بیان شده است، اما از نقش جامع مربی و کارکردهای متنوع او در ارتباط با متربی خصوصاً در تربیت اخلاقی ـ معنوی مستقلاً بحث نشده و ضرورت کار همچنان باقی است. افزون بر این، سنت تحفظ خاص یا کتمان و سکوت در پرداختن به این موضوع از سوی فرزانگان شهرتگریز، منابع تحقیق را کمیاب و بعضاً فضای تحقیق را ناهموار نموده و نوعی رازآلودگی مقدس! به آن تحمیل کرده است. این ویژگی علیرغم تحریک کنجکاوی و هوشیاری افراد، این موضوع را از معرض بررسیهای عالمانه خارج ساخته، به برخوردهای سلیقهای و غیرقابل اعتماد مبتلا کرده است.
مخاطب اصلی این متن متربی است، انسان دردمندی که روی به کمال نهاده و عزم کرده حرکتی آغاز کند، متربیِ آگاهی که مرحلة آغازین رشد یعنی بیداری و عزم را طی کرده و آگاهانه به دنبال این پرسش است که آیا برای ادامة مسیر، نیاز به دستگیری مربی دارد یا نه؟ بیتردید فردی که به چنین خودآگاهیای دستنیافته و در هوای کودکی سیر میکند نه انگیزه و نه احیاناً توان استفاده از این کتاب را دارد و نه مخاطب آن است، اما اگر مصداق آیة کریمة «یحبون ان یتطهروا» باشد و برای نجات از رذیلتها و آراستگی به فضایل انسانی و رسیدن به درجات بلند اقدام کرده باشد، جنس پرسشها و دلمشغولیهای خود و پاسخهای احتمالی آنها را در این اثر خواهد یافت. به بیان دیگر گرچه انسان در دورة کودکی به مربی نیاز دارد، اما این نیاز را درک نمیکند و دست به هیچ اقدامی برای شناخت مربی نمیزند. مربی کودک نیز نمیتواند او را به اهمیت نقش خود واقف سازد، فقط داوطلبانه و تا حدودی غیرمستقیم وظیفة تربیتی خود را در حق او پی میگیرد. اما هنگامیکه فرد در بزرگسالی متوجه نیاز خود به راهنمایی میگردد، به فکر جستجوی مربی و راهنما میافتد و در همین اثنا خود را با پرسشهایی مواجه میبیند که مسئلههای پژوهش حاضرند. در این نوشتار علاوه بر مراجعه به قرآن و روایات ـ که منابع اولیة تولید گزارة دینی هستند ـ و علاوه بر مراجعه به آثار گرانبار عرفانی که خاستگاه اصلی پیدایش این حساسیت بهشمار میروند، تلاش شده به آموزههای عقلی و تجربی نیز توجه شود و از دستاورد تجربة بشری در دانش روانشناسی و علوم تربیتی بهره گرفته شود. پس روش این پژوهش، تلفیقی است؛ ازاینرو برای اثبات مدعیات و توجیه گزارهها از روش عقلی، نقلی، عرفانی و تجربی بهره گرفته است؛ به عبارت دیگر سرفصلهای این اثر بر محور موضوع مرتب شدهاند و دغدغه کشف حقیقت بر دغدغه استفاده از منبع یا روش خاص غلبه کرده است. علاوه بر این با شخصیتهای صاحب نظر در حوزه عرفان و اخلاق و تربیت و روانشناسی مصاحبههایی شده که حاصل آن گفتگوها، بدون اشاره به نام، در لابهلای متن کتاب آمده است؛ این شخصیتها عبارتاند از دانشوران ارجمند حجج اسلام باقر تحریری، جعفر ناصری، سید یدالله یزدانپناه، مسعود آذربایجانی و برخی عزیزان دیگر. مؤلفان بر خود لازم میدانند از حسن عنایت همة اندیشورانی که در پیدایش این اثر سهمی دارند، خصوصاً دانشورانی که وقت پرقیمت خود را برای مصاحبه و پاسخ به سؤالها در اختیار گروه قرار دادهاند و برادران گرامی حجج اسلام آقایان محمدرضا فلاح شیروانی و سعید حصاری که دستنوشتههای ارزشمند خود را سخاوتمندانه در اختیار گذاردند، تشکر و برای آنان از درگاه پروردگار منان آرزوی توفیق و سرفرازی کنند.