«لاتقسر اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چراکه آنها برای – آینده و – زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند (امام علیعلیه السلام)».
بدیهی است که یکی از نهادهای مهم جامعه که نقش اساسی را در تربیت ایفا میکند، نهاد خانواده است. خانواده در حقیقت اولین و مهمترین نهادی است که در تربیت فرزندان در جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به طوری که صاحبنظران در امر تعلیم و تربیت، خانواده را اولین آموزشگاه برای تربیت کودکان میدانند و در احادیث و روایات فراوانی نیز بر اهمیت این نهاد در امر تربیت تأکید شده است. کودکان در نهاد خانواده است که لبخند، قهر، دوستي، خوشخلقي، خودداري، تعامل و تكامل، وظيفهشناسي و مسئوليت، مفاهیم دینی و اخلاق و را ميآموزد؛ همچنین خانواده نقش اصلي را در شخصيتسازي كودكان بر عهده دارد و شخصيت و منش هر فرد، همواره از روی همان عادتها و يادگيريهاي آن مجموعهاي است كه با آنها در ارتباط است. خانواده در امر تربیت هم نقش وراثتی دارد و هم نقش محیطی و این خود دلیل محکمی است تا بر اهمیت این نهاد در امر تربیت توجه بیشتری شود. نکته مهمی که در خانوادهها- در اینجا منظور والدین (پدر و مادر) است- در امر تربیت باید مورد توجه قرار گیرد، آیندهنگری در تربیت فرزندان است؛ یعنی اینکه با توجه به حدیث بیانشده از امام علیعلیه السلام، فرزندان ما از آن آینده هستند و آینده نیز شرایطی متفاوت با زمان حال دارد؛ بنابراین باید فرزندان خویش را با توجه به رویدادها و شرایط حاکم بر آینده تربیت کنیم و آنها را مطابق با آینده پرورش دهیم.
شاید بتوان معنای مشابه این حدیث ارزشمند و نکته تربیتی آن را در جملات کانت فیلسوف آلمانی و همچنین جبران خلیل جبران، نویسنده مشهور که به نقل از پیامبر اکرمصلی الله علیه و آلهبیان کرده، یافت. کانت در اینباره میگوید: «یکی از اصول تعلیم و تربیت که همواره باید مورد توجه مجریان برنامههای تربیتی باشد، این است که کودک نباید تنها برحسب وضع فعلی نوع بشر پرورش یابد، بلکه باید او را بر اساس شرایط آینده تربیت کرد؛ معمولاً والدین، فرزندانشان را تنها برای اینکه با شرایط موجود زندگی سازگار باشند، تربیت میکنند و حال آنکه باید به آنان تعلیم و تربیت مناسبتری داد تا بتوانند فرزندان آینده باشند».
خلیل جبران خلیل نیز این حدیث را به نقل از پیامبرصلی الله علیه و آلهدر کتاب پیامبر اینگونه بیان میکند: «فرزندان شما به حقیقت، فرزندان شما نیستند. آنها دختران و پسران زندگیاند در سودای خویش؛ این جوهر حیات است که به شوق دیدار خویش، هر دم از گوشهای سر برمیکند؛ آنها از کوچه وجود شما میگذرند، اما از آن شما نیستند و اگرچه با شمایند، به شما تعلق ندارند؛ عشق خود را بر آنها نثار کنید، اما اندیشههایتان را برای خود نگه دارید؛ زیرا آنها نیز برای خود دارای اندیشهای دیگر هستند؛ جسم آنها را در خانه خود مسکن دهید، اما روح آنها را به آینده واگذارید؛ چراکه روح آنها در خانه فردا زیست خواهد کرد که شما حتی در رؤیا نیز نمیتوانید به دیدار آن بروید؛ ممکن است تلاش کنید که شبیه آنان باشید، ولی مکوشید که آنان را مانند خود بار بیاورید؛ زیرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با دیروز درنگ نخواهد کرد؛ شما کمانی هستید که از چله آن، فرزندانتان چون تیرهای جاندار به آینده پرتاب میشوند؛ کماندار – که همان پروردگار هستی باشد- نشانه را در بینهایت میبیند و باقوت، شما را خم میکند تا تیرهایش با شتاب به دوردست پرواز کند؛ بگذارید فشار این خم شدن، با شادمانی همراه باشد؛ زیرا کماندار، هم تیرهای پرشتاب و رو به آینده را دوست دارد و هم ثبات و استحکام کمان نزد او عزیز است».
شاید با نگاهی به آسیبها و چالشهایی که با پیشرفت علم و فنّاوری فراروی تربیت فرزندان برای خانوادهها به وجود آمده، خود میتواند مؤیدی دقیق برای این موضوع باشد. پیشرفت رسانهها و همچنین زیادشدن استفاده از فضای مجازی مثل اینترنت و وسایل ارتباطجمعی در جامعه و خطراتی که از قبل این فنّاوریها، خانواده و فرزندان آنها را تهدید میکنند، بیشازپیش ضرورت توجه و آگاهی به این امر (آموزش و تربیت فرزندان برای آینده) را مورد توجه قرار میدهد. توجهی که اگر با آگاهی توسط والدین صورت میگرفت، قطعاً این آسیبها و خطرات را به حداقل میرساند؛ اما بهراستی حال که این توجه صورت نگرفته و ما شاهد ایجاد شکاف بین دو نسل والدین و فرزندان در مواجهه با این پیشرفتها بهویژه فضای مجازی شدهایم، وظیفه چیست؟ به نظر میرسد در این میان خانوادهها میتوانند با آگاهی از عوامل ایجاد این شکاف و همچنین آشنایی با پیامدهای ناشی از این شکافی که بین آنها و فرزندانشان در رابطه با فضای دیجیتالی به وجود آمده درصدد یافتن راههای کاستن و کم کردن آن باشند که در این شماره از فصلنامه در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر رحمتی، مدرس و پژوهشگر حوزه و دانشگاه به این موضوع پرداخته شده است.