الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

بی گمان مصرف، به خودی خود نه تنها پدیده‌ای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوه‌های جایگزین ناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسان‌ها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه به عنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در می‌آید. بدین‌گونه وسیله به هدف تبدیل می‌شود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرف‌زدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها فراهم می‌آید. از اینجاست که ضرورت در اصلاح الگوی مصرف آشکار می‌شود و اهمیت دغدغه مقام معظم رهبری در این‌باره و ارزشمندی اعلام سال 1388 خورشیدی به عنوان سال «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» از سوی ایشان، کاملا آشکار می‌شود. از طرفی مصرف یکی از شاخص‌های اصلی سبک زندگی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از صاحب‌نظران، سبک زندگی را به معنای نحوه مصرف و کیفیت و کمیت آن دانسته‌اند. لذا الگوی مصرف نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی انسان‌ها دارد و از آنجا که اسلام در این زمینه «بایدها و نبایدها» و توصیه‌های زیادی ارائه کرده است و الگوی متفاوتی را مبنی بر جهان‌بینی خود معرفی می‌کند. بنابراین می‌توان سبک زندگی ویژه‌ای را در این حوزه برای جامعه شهروندی استنتاج کرد. در این نوشتار، از اصلاح الگوی مصرف و مباحث در خور توجیهی در این‌باره سخن خواهیم گفت.
1
الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی .1 آشنایی با فرهنگ مصرف

برای آنکه از هر کاری نتیجه‌ای درست گرفته شود و از آن کار پیامدهای زیباسازی متوجه شخص نشود، نخست باید با فرهنگ آن کار آشنا بود. مصرف نیز از پدیده‌هایی است که فرهنگ خاص خود را دارد، و عدم آشنایی با این فرهنگ می‌تواند به زیان و تباهی فرد و جامعه شهروندی بینجامد و سرانجام این موهبت بزرگ به تعبیر مقام معظم رهبری به بلایی بزرگ تبدیل می‌شود:

«برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روز به روز در آن زیاد شود و همه به بیش‌تر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوع خوردن، متنوع پوشیدن و دنبال نشانه‌های مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن تشویق بشوند» (حسینی خامنه‌ای، خطبه‌های عید فطر، 15 آذر 1381)

1.1.  شناخت الگوی مصرف

مصرف، یکی از رفتارهای فراگیر و گسترده‌ی انسان است که در همه‌ی دوره‌های زندگی آدمی و در غالب شئونات حیاتی او جریان دارد. شناخت الگو مصرف که یکی از تجلی‌های عمومی رفتار آدمی است، اهمیت به سزایی دارد. ارضای نیازهای گوناگون زیستی و روانی، انسان‌ها را به سوی مصرف سوق می‌دهد و فرهنگ جوامع از عوامل اصلی تعیین کننده‌ی کمیت و کیفیت آن است. تمایزات مصرفی، پیشانی تمایزات فرهنگی و سبک زندگی، مراحل و درجه ی رشد یافتگی جوامع است و بررسی مصرف را می‌توان گامی مهم در شناخت فرهنگ جوامع تلقی کرد. از سوی دیگر آسیب‌شناسی رفتار مصرفی در مطالعات گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عوارض بسیاری را معرفی می‌کند که به دلیل گستردگی این رفتار، تاثیرها و تبعات فراوانی را موجب می‌شود.

1.2. رعایت الگوی مصرف

به معنای مصرف متعادل، صحیح و منطقی امکانات و منابع موجود است، به گونه‌ای که علاوه بر تامین شایسته‌ی نیازها، از اتلاف و هدر رفت سرمایه‌های موجود جلوگیری شود. بنابراین، رعایت الگوی مصرف مستلزم برنامه ریزی برای مصرف مناسب و در سطوح مختلف جامعه، اعم از افراد و خانواده ها، سازمان‌های دولتی و غیردولتی، بنگاه‌های اقتصادی و در سطح تراکمی و کلان اقتصاد است.

 

1.3. اهمیت و ضرورت اصلاح الگوی مصرف در سبک زندگی

با توجه به وضعیت مصرف در سطوح مختلف، به طور کلی ضعف در مدیریت ملی مصرف و گسترش مصرف گرایی، تاثیر و تبعات زیان بار مستقیم و غیرمستقیم فراوانی، به ویژه در دو حوزه‌ی فرهنگ و اقتصاد به همراه داشته است که از آن جمله‌اند:

1) اتلاف منابع و سرمایه‌های مادی و معنوی

2) تضعیف فرهنگ و بازار کار و سرمایه گذاری

3) تدریج فرهنگ مصرف‌گرایی و به حاشیه رفتن فرهنگ بومی

4) گسترش هویت‌های وارداتی و افول تدریجی هویت اسلامی

5) افزایش وابستگی ملی و تضعیف استقلال اقتصادی و در بلند مدت تضعیف نظام سیاسی.

بنابراین، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، الگوسازی و ترویج فرهنگ و هنجارهای مصرف صحیح، باید حوزه‌های مختلف جامعه از قبیل: اقتصاد، سیاست، فرهنگ و. .. را تحت پوشش قرار دهد. این برنامه‌ها باید جامعیت داشته باشند و سطوح مختلف مصرف را پوشش دهند و علل و ابعاد فرهنگی، ساختاری و رفتاری مصرف در افق زمانی بلندمدت، میان مدت، کوتاه مدت را نشانه رود؛ این برنامه‌ها باید نه تنها مشارکت مردمی را تقویت کند بلکه مجموعه ی نهادها و دستگاه‌های حاکمیتی را به اصلاح سیاست‌ها و رویه‌های ناکارآمد و مسرفانه در زمینه‌ی مصرف‌گرایی و اسراف وا دارد.

1.4. ضرورت ارائه الگو برای مصرف

 آن دسته از پدیده‌های انسانی و اجتماعی که فاقد الگو باشند، کمتر قابلیت مطالعه‌ی نظام‌مند، عینی و معتبر را دارند. به عبارت دیگر، از طریق مطالعه‌ی الگوهای رفتاری آن پدیده است که امکان تبیین و پیش‌بینی و مدیریت رفتار آن فراهم می‌شود. هنگامی که از سبک زندگی مصرف و اصلاح الگوی مصرف سخن می‌گوییم، بدین معناست که ما مصرف را پدیده‌ای قاعده‌مند می‌دانیم.

به طور کلی حوزه‌ی دانش اقتصاد، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و سایر رشته‌های مرتبط، به این واقعیت تاکید می‌شود که موضوع مصرف، پدیده‌ای ساختارمند با الگوهای مطالعه‌پذیر است. تاثیرپذیری پدیده ی مصرف از تحولات اجتماعی و تاثیرگذاری بر آن، بدون تردید یکی از جنبه‌های برجسته‌ی قاعده‌مند بودن پدیده‌ی مصرف است. در رهیافت‌های جدید حوزه‌ی دانش اجتماعی، تغییرات اجتماعی با ایجاد معانی جدیدی از مفهوم مصرف همراه بوده‌اند که خود منبعث از دو گونه تغییرات است:

نخست، تغییرات تکنولوژیک که به کاربرد آسان‌تر کالاها و تولید انبوه آن‌ها کمک کرده است و دوم، تغییرات در اقتصاد و نظام عرضه و تقاضای کالاها که بازارهای منطقه‌ای و محلی را به بازارهای جهانی بدل کرده است. تحول در شکل، میزان و نوع مصرف در طی زمان‌های مختلف و بین اقوام، خانوارها و سازمان‌ها، بنگاه‌ها، دولت‌ها و ملت‌ها، دلیل روشنی بر پیوند ساختار ضد این مفهوم با بسیاری از متغیرهای اجتماعی است و متناسب با هر وضعیتی از آرایش متغیرها، شکل خاصی از مصرف نمود می‌یابد و هر شیوه از مصرف نیز نتایج و پیامدهای خاص خود را به وجود می‌آورد.

2. مبانی

2.1. مدل مفهومی ناظر بر برنامه اصلاح الگوی مصرف

برای تبیین بحث مصرف و اصلاح الگوی آن، نیازمند مدل مفهومی معتبر هستیم که در چارچوب آن بتوانیم ضمن تبیین مصرف و الگوی صحیح آن، اهداف، راهبردها و طرح‌ها و برنامه‌های اجرایی اصلاح الگوی مصرف را تدوین کنیم. براساس بررسی تطبیق مکاتب مختلف، ارکان الگوی مصرف را می‌توان شامل منابع یا مصرف شونده‌ها، اهداف یا مقاصد، مصرف‌کنندگان، تناسب منابع و مقاصد و میزان مصرف دانست.

2.2.  منابع در رویکرد اسلامی

منابع که در فرهنگ قرآنی از آن‌ها به نعمت‌های الهی تعبیر می‌شود، گستره‌ی مفهومی وسیع‌تر در مقایسه با طبقه بندی مرسوم چهارگانه منابع در دانش اقتصاد (سرمایه‌ی طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه‌ی اجتماعی و سرمایه‌ی انسانی) دارد؛ در فرهنگ قرآنی منظور از نعمت آن‌چنان که در قاموس قرآن آمده، عبارت‌است از «آن‌چه خداوند به انسان داده است». دایره‌ی این برخوردارها، پرداخته و گسترده است؛ به گونه‌ای که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «اتاکم من کل ماسالتموه؛ هر آن‌چه از او خواستید به شما ارزانی داشته است» (ابراهیم، 34) و همچنین می‌فرماید: «و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها؛ و اگر بخواهید شمارش کنید نعمت‌های خداوند را نمی‌توانید» (نحل، 18). علاوه بر آن، نعمت در کتاب آسمانی ما با صفت «اتمام» معرفی شده است (مائده، 6؛ یوسف، 6؛ نحل، 81)؛ به عبارت دیگر، همه‌ی آن چیزی را که انسان برای نیل به همه‌ی قابلیت‌هایی که برای او مقدر شده است، دارا است.

این نعمت‌ها برخی ظاهری و برخی باطنی هستند:

این نعمت‌ها برخی ظاهری و برخی باطنی هستند: «واسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه» (لقمان، 20)، انسان‌ها در قبال نعمت‌ها موظف به یادآوری و ذکر (بقره، 40، 47، 122، 231؛ آل عمران، 103)، شکر (نحل، 19؛ نحل، 114)، بیان کردن (ضحی، 11) و پرهیز از کفر (عنکبوت، 67)، انکار (نحل، 83) تغییر (انفال، 53)، تبدیل (بقره، 211)، اعراض (اسرا، 83)، فراموشی (زهر، 8)، خود شیفتگی (زهر، 49)، اتراف (مومنون، 33)، تبذیر (اسرا، 26و27)، اسراف (انعام، 141؛ اعراف، 31؛ فرقان، 67) وقتر (فرقان، 67) هستند.

قواعدی بر بهره‌گیری از این نعمت‌ها حاکم است که عبارت‌است از:

تغییر نعمت در اثر عملکرد ما «لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید؛ (ابراهیم، 7) اگر شاکر باشید، نعمت افزایش می‌یابد و اگر کافر باشید به عذاب شدید دچار می‌شوید.»

شکر نعمت، نعمتت افزون کند     کفر، نعمت از کفت بیرون کند

یا پاسخ‌گو بودن در قبال همه‌ی نعمت‌های الهی: «لستئن یومئذ عن النعیم؛ در آن روز از نمعت‌ها پرسش می‌شود» (تکاثر، 8) و البته این سوال متوجه‌ی همه‌ی نعمت‌ها است و نه لزوماً نعمت‌های که در حوزه‌ی تصرف ما قرار می‌گیرد. (رازنهان، 1392: 30) بر پایه‌ی تعالیم دینی یکی از رسالات پیامبران و اولیای خداوند، یادآوری نعمت‌ها و هوشیارکردن جامعه درباره آن است و اذکروا نعمت الله علیکم؛ (بقره، 231، آل عمران، 103، مائده، 7 و 11و20، ابراهیم، 6، احزاب، 9، فاطر، 3)

در این نگرش، انسان فقط از طبیعت بهره نمی‌جوید یا به عبارت صحیح‌تر، تنها امکانی که برای دستیابی به اهداف و مقاصد دارد، فقط از جنس منابع طبیعی نیست و مطلوب‌های خود را از تعامل با طبیعت طلب نمی‌کند؛ آن‌چه او در اختیار دارد، قابلیت‌های ممتاز و بی‌نظیری است که جسم و جان او در مخاطره قرار می‌گیرد. بنابراین بر مبنای این آموزه‌ها، دایره‌ی مصرف انسان (بهره‌گیری او از نعمت‌ها) همه آن چیزی است که در اختیار او قرار داده شده است؛ اعم از آنکه از آنها بهره برداری (درست یا غلط) کند یا نکند.

انسان‌های بسیاری هستند که بر برخی از این داشته‌های بی‌حد و حصر تسلط کافی یافته‌اند و در مناسب‌ترین وجه مدنظر خود از آن بهره می‌گیرند و در مقیاس‌های عرفی ارزش‌هایی را نیز خلق می‌کنند؛ از این حیث با برخی دیگر که در بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها به خلق ارزشی موفق نمی‌شود و موجب هدر دادن این نعمت‌ها می‌شوند، متمایز هستند؛ اما اگر قرار است که همه‌ی مصرف انسان، موضوع بحث قرار گیرد، ما نیازمند سرشماری جامعی (به لحاظ دانش روز بشری، نسبی) از همه‌ی ظرفیت‌ها هستیم و سپس باید به بررسی نحوه‌ی تعامل انسان (در عرصه‌های عمل فردی و اجتماعی آن) با همه ی این برخورداری‌ها بپردازیم.

2.3.  اهداف یا مقاصد در رویکرد اسلامی

مقاصد و اهدافی که فرد و جامعه در مسیر بهره برداری از منابع خویش، اتخاذ می‌کنند، در رویکرد اسلامی واجد کمال اهمیت است. انسان در فرهنگ اسلامی، خلیفه و جانشین خداوند است و تحقق این خلافت مستلزم عمل به مقتضای تدبیر است. خداوند در حدیث قدسی بندگان خود را دعوت می‌کند تا به پیروی از او به خداگونگی برسند (عبدی اطعنی حقی اجعلک مثلی؛‌ای بنده ی من، از من اطاعت کن تا تو را خداگونه سازم). خداوند در جای جای قرآن کریم تاکید می‌کند که جهان را بیهوده نیافریده است و بر انسان نیز لازم است که در زندگی به گزینش اهداف متعالی دست زند و منابع خویش را در مسیر اهداف متعالی به کار گیرد.

هدف از خلقت انسان «ما خلقت الجن و الانس الا یعبدون؛ جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام» (ذاریات، 56)، عبودیت است و نعمت‌ها، ابزارهای دستیابی به این هدف هستند و کیفیت تعامل انسان‌ها با این نعمت‌ها وسیله ی سنجش کیفیت عمل انسان‌ها است و مرگ و زندگی برای مکشوف شدن تمایزات عمل انسانی است. بر اساس این آموزه‌ها، انسان می‌تواند از همه‌ی آنچه در حیطه‌ی تصرف او قرار گرفته است (اعم از بالقوه و بالفعل، ظاهری و باطنی، محسوس و غیرمحسوس) از جنس طبیعی و غیرطبیعی، بهره برداری کند؛ منوط به آنکه به کفر، اعراض، جهد، فراموشی، خودشیفتگی، انکار، اسراف، اتراف، تبذیر و قتر منجر نشود.

بنابراین در الگوی مصرف اسلامی، از همه‌ی نعمت‌ها برای تحقق شایستگی‌ها و ارتقای شخصیت انسان بهره‌گیری می‌شود و این سوال مقرر در فلسفه‌ی دانش اقتصاد که آیا منابع برای رفع نیاز و لذت جویی قرار داده شده‌اند؟؛ هر دو به میزانی که در ارتقای شخصیت موثر باشند، در خور توجه و واجد ارزش تلقی می‌شوند.

2.4. مصرف‌کنندگان در رویکرد اسلامی

مصرف‌کنندگان در رویکرد اسلامی، فرد و جامعه ی مرکب از نهادها و مجموعه‌های انسانی است که در نگاه اول باید منابع را بر قصد تعالی شخصیت خود و جامعه‌ی خویش، به خدمت گیرند. بر پایه‌ی این آموزه‌ها همه‌ی انسان‌ها در شکل‌های گوناگون فردی و جمعی، مصرف‌کننده هستند و مخاطب نعمت‌ها قرار می‌گیرد. بنابراین در بررسی مصرف‌کنندگان، باید این تمایز را مدنظر قرار دهد. زمانی انسان را از زاویه ی نقش مصرف، مطالعه می‌کنیم و زمانی او را در قالب گروهی اجتماعی می‌بینیم که قواعد هر یک از دو سطح با اشتراکاتی که دارد، تمایزاتی را هم نشان می‌دهد.

2.5. تناسب منابع و مقاصد در رویکرد اسلامی

با فرض شناخت جامع از منابع و انتخاب بهینه‌ترین منبع و تعیین معتبرترین اهداف و مقاصد، سوال این است که آیا این منابع و مقاصد در تناسب با یکدیگر هستند؟ به عبارت دیگر، آیا منابع انتخاب شده، بهترین محل مصرف خود را یافته‌اند و مقاصد تعیین شده با بهترین منابع ممکن، صورت تحقق خواهند یافت؟ موضوع مهم دیگر، بررسی این نکته است که آیا با بهره‌گیری از این منابع و کیفیت بهره‌گیری، دستیابی بر اهداف مدنظر میسر می‌شود یا خیر؟ هر اندازه که در انتخاب منبع و مقصد هوشیاری به خرج دهیم، اگر نتوانیم از دستیابی بر اهداف اطمینان حاصل کنیم، مصرف ما بهینه نخواهد بود. در چنین رویکردی است که نتایج حاصل از عمل، اهمیت می‌یابد و در شکل کامل‌تر و اصولی‌تر آن، پیامدهای حاصل از عمل نیز موضوعیت پیدا می‌کند.

تبذیر، شکلی از مصرف منابع است که موجب هدر دادن آن می‌شود. بدون تردید بهره‌گیری از منبعی با ارزش برای تحصیل مقاصدی با ارزش کمتر یکی از مصادیق تبذیر و هدر دادن منابع است و مواجهه ی قرآن کریم با تبذیر، مواجهه‌ی بسیار شدیدی است و مبذرین را برادران شیطان می‌نامد (ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین؛ اسرا، 27).

2.6.  میزان مصرف در رویکرد اسلامی

میزان مصرف در فرهنگ اسلامی، متاثر از مسائل بسیاری است. زیاده‌روی در مصرف منابع، عملی ناپسند و موجب هلاکت و دوری از محبت خداوند معرفی شده است. لزوم تناسب میان میزان منابعی که استفاده می‌شود و میزان تحقق هدف، بسیار مهم است. اگر دستیابی به اهداف معین با صرف منابع کمتری امکان‌پذیر است، نمی‌توان همان اهداف را با منابع حداکثری تحقق بخشید؛ توجه به حداقل استفاده‌کردن از منابع در عین دستیابی کامل به اهداف، از دستورات موکد دین اسلام است. بنابراین مولفه دیگر، اطمینان از کارایی روش‌ها و مدیریت اجرایی است که عدول از آن یا اطمینان نداشتن از آن در فرهنگ قرآنی تحت عنوان اسراف معرفی می‌شود.

اسراف‌کنندگان از دایره‌ی محبت الهی خارج‌اند: انه لایحب المسرفین؛ (اعراف، 31) و رفتار مسرفانه موجب هلاکت آنان می‌شود: اهلکنا المسرفین؛ (انبیا،9). در کنار پرهیز دادن از اسراف نقطه‌ی مقابل آن که عبارت است از «قتر» یعنی سخت‌گیری نیز پرهیز داده شده است. (رازنهان، 1392: 17-26)

3. اقتصاد مقاومتی و مدیریت مصرف در اوضاع فعلی کشور

مقام معظم رهبری با تاکید بر پیش‌بینی و آینده‌نگری، درباره‌ی روند حرکت و جنگ اقتصادی غرب علیه کشور در طی چند سال گذشته، ضمن تاکید بر نقش مصرف، مدیریت مصرف را جهاد (اقتصادی) نامیدند و فرمودند:

«... در سال 86 در صحن مطهر علی ابن موسی الرضا(ع) در سخنرانی اول سال گفتم که اینها دارند مسئله‌ی اقتصاد را پیگیری می‌کنند؛ بعد هم آدم می‌تواند فرض کند که این شعارهای سال حلقه‌هایی بود برای ایجاد یک منظومه‌ی کامل در زمینه‌ی مسائل اقتصاد؛ یعنی اصلاح الگوی مصرف، مساله‌ی جلوگیری از اسراف، مسئله‌ی همت مضاعف و کار مضاعف، مسئله‌ی جهاد اقتصادی و امسال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی. ما اینها را به عنوان شعارهای زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهایی است که می‌تواند حرکت عمومی کشور را در زمینه‌ی اقتصاد ساماندهی کند؛ می‌تواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم.»

«مساله اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتی مهم است. البته اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد. مردمی‌کردن اقتصاد، جزو اقتصاد مقاومتی است. این سیاست‌های اصل 44 که اعلام شد، می‌تواند یک تحول به وجود بیاورد و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهایی انجام گرفته و تلاش‌های بیشتری باید بشود. بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت‌های اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه‌های دولتی کشور و دستگاه‌هایی که می‌توانند کمک کنند، مثل قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضاییه، کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند. کاهش وابستگی به صنعت نفت، یکی دیگر از الزامات مقاومتی است. این وابستگی، میراث شرم صدساله‌ی ما است. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت‌های اقتصادی درآمدزای دیگر جایگزین کنیم، بزرگ‌ترین حرکت مهم را در زمینه‌ی اقتصاد انجام داده‌ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله کارهایی است که می‌تواند این خلا را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیت‌های گوناگونی در کشور وجود دارد که می‌تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هر چه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.»

ایشان درباره‌ی نقش مصرف در اقتصاد مقاومتی تصریح می‌فرمایند: «مسئله ی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه‌های دولتی، هم دستگاه غیردولتی، هم آحاد مردم و خانواده‌ها باید به این مسئله توجه کنند که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه‌ی تعادل در مصرف، بدون‌شک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان می‌تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل الله را دارد.»   

«یک بعد دیگر این مسئله تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید اصلی استفاده کنیم؛ این را همه‌ی دستگاهای دولتی توجه داشته باشند، دستگاه‌های حاکمیتی، مربوط به قوای سه گانه، سعی کنند هیچ تولید غیرایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهایی با مارک‌های معروف خارجی که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمایی کردن، در زمینه‌های مختلف دنبال مارک‌های خارجی می‌روند، ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.»

«به نظر ما طرح‌های «اقتصادی مقاومتی» جواب می‌دهد. همین مسئله سهمیه‌بندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر بنزین سهمیه‌بندی نمی‌شد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر می‌رفت. توانستند این را کنترل کنند که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتی باید جوری باشد که... به بیرون نیازی نباشد که الحمدالله نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی، تحریم بنزین را خنثی کرد و بقیه‌ی چیزهایی که مورد نیاز کشور است.»

«هدفمند‌کردن یارانه‌ها هم در جهت شکل‌دادن بر اقتصاد ملی است که این‌ها هم می‌تواند رونق ایجاد کند، در تولید، در اشتغال و هم موجب رفاه می‌شود؛ این‌ها مایه‌ی رشد تولید کشور، رشد اقتصادی کشور، مایه‌ی اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقی و آبروی بین‌المللی پیدا می‌کند. این کار بایستی به انجام برسد.»

مقام معظم رهبری، ضمن تاکید بر استفاده‌ی حداکثری از زمان و منابع و امکانات کشور، می‌فرمایند: «از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرح‌هایی که سال‌های متمادی طول می‌کشید، امروز خوشبختانه با فاصله‌ی کمتری انسان می‌بیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره‌برداری رسید. باید این را در کشور تقویت کرد.»

«حرکت براساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیم‌های خلق الساعه و تغییر مقررات، جزء ضربه‌هایی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد می‌شود و به مقاومت ملت ضربه می‌زند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاست‌های اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی‌مورد شود.» (همان،34-30)

4. راههای اصلاح الگوی مصرف

طرقی که ما را در جهت استفاده هر چه بهتر از امکانات و نعمت‌های الهی کمک می‌کند از این قرار است:

4.1.  احساس مسئولیت در مصرف

فایده بزرگ احساس مسئولیت، اصلاح رفتار انسان و تنظیم آن بر اساس شرع و عقل است. انسانی که خود را مسئول می‌داند، به حکم آنکه از وجدانی بیدار و آگاه برخوردار است، نه به خود زیانی می‌رساند و نه به دیگران و همه کارهای او برای سامان بخشیدن و شکوفایی دنیا و آخرت است؛ از این رهگذر برای تحقق بخشیدن به «اصلاح الگوی مصرف» پیش از هر چیز باید به پرورش احساس مسئولیت و فرهنگ‌سازی آن به صورت یک گفتمان رایج، در جامعه بپردازیم. خداوند در قرآن کریم آن گاه که از احوال ستمگران در روز قیامت سخن می‌گوید، آنها را به دلیل مسئولیت گریزی، سزاوار عذاب و بازداشت دانسته، می‌فرماید: «وقفوهم إنهم مسئولون» (صافات، 24) «متوقفشان کنید که آنها مسئول‌اند.» حضرت علی (ع) انسان‌ها را مسئول همه چیز، حتی آبادی‌ها و حیوانات دانسته، در سخنی زیبا می‌فرماید: «اتقوا الله فی عباده و بِلاده فإنکم مسئولون حتی عن البقاع و البهائم؛ (نهج البلاغه، خ167) درباره مردمان و شهرها از خدا پروا داشته باشید؛ زیرا شما حتی درباره آبادی‌ها و حیوانات مسئول هستید.»

«در این کلام والای امام علی (ع) قلمرو مسئولیت و  تعهد انسان، از جامعه انسانی به عالم حیوانات، شهرها و مکان‌ها نیز کشیده شده است. انسان نه تنها در برابر انسان دیگر مسئول است؛ بلکه در برابر حیوانات و سرزمین‌ها و همه نعمت‌های خدادادی مسئولیت دارد. آبادی‌ها نباید تخریب شود، یا در برابر سیل، زلزله، تجاوز و هر حادثه دیگری رها شود و نباید انسان‌ها به آنها بی‌اعتنا باشند. نمی‌توان با مسئولیت‌گریزی نعمت‌های خداوند را درست و متعادل مصرف کرد و نیز نمی‌توان مسئولیت‌گریز بود و الگوی مصرف خویش را اصلاح کرد.» (حکیمی،1376: 412)

4.2.  مدیریت درست

از پیامدهای گماشته شدن افراد نامتخصص در کارها، اتلاف بیت‌المال، خرج تراشی بیهوده و هدر دادن سرمایه‌های ملی کشور است، که هر کدام از این پیامدها به تنهایی می‌تواند آسیب قابل توجهی به پایه‌های اقتصادی کشور وارد آورد. نداشتن تخصص در کارها، به ویژه در کارهای اقتصادی، یا به عقیم ماندن آنها، آن هم پس از صرف هزینه فراوان از بیت المال می‌انجامد، و یا به دلیل فقدان محکم کاری و کیفیت‌مداری برآمده از نداشتن تخصص، بارها و بارها آن عمل و پروژه تکرار می‌شود و هر بار نیز بر اثر این تکرار، بخشی از ثروت ملی به هدر می‌رود؛ نمونه‌هایی از این تکرارها را همواره در جاده‌سازی، کانال‌کشی خیابان‌ها، جدول‌گذاری خیابان‌ها، سدسازی‌ها و... شاهدیم. امام صادق (ع) در حدیث دلنشین می‌فرماید: «ما ابالی إلی مَنِ ائتمنتُ خائناً او مضیعاً؛ (حکیمی، 1378: 540) از نظر من، تفاوتی نمی‌کند که به خائن اعتماد کنم، یا به ضایع‌کننده (نامتخصص).»

این سخن امام صادق (ع) به صراحت، دستوری بزرگ می‌دهد که باید برای همه مردم، به خصوص برای ماموران اداری و صاحبکاران به صورت منشور در آید. در این تعلیم «نابود کردن و تضییع کار» در ردیف «خیانت در کار» ذکر شده است. تضییع در کار، یا از بی‌اطلاعی درباره آن و فقدان تخصص ناشی می‌شود و یا از نداشتن تعهد و تقید به اصول و موازین و نبودن وجدان کار. پس این تعلیم، از لحاظ تربیت، اجتماع، اقتصاد، انسانیت، پیشرفت، تمدن، سلامت زندگی، بهتر شدن کارها و پیشرفت صنایع، حایز اهمیتی بزرگ است. (همان) بنابراین در جهت بخشی و مدیریت کارآمد، پرهیز از اسراف در انرژی و زمان نهفته است. میلیون‌ها بازوی کارورز و خردهای اندیشه‌ورز در کشورهای اسلامی وجود دارند که در هر زمان برای به کار گرفته شدن مناسب‌اند؛ اما مسئله مهم، این است که چگونه این نیروهای سترگ را در بهترین موقعیت زمانی و تولیدی به کار اندازیم. سعدی شیرازی در توصیه به تخصص‌مداری چه زیبا سروده است:

امید عافیت آنگه بود موافق عقل // که نبض را به طبیعت‌شناس بنمایی. (فروغی، 1375: 170)

4.3. کیفیت‌مداری و محکم‌کاری

محکم‌کاری و کیفیت‌بخشی درباره پژوهش‌های اقتصادی، افزون بر آنکه به استفاده‌کننده ایمنی می‌بخشد، عمر این پروژه‌ها را نیز دراز می‌کند. آری، برای کارهای با کیفیت باید هزینه در خور توجهی کرد؛ اما باید به یاد داشته باشیم که کیفیت شایسته برآمده از این هزینه، مانع از هزینه‌های هنگفت و سرسام‌آور دوباره کاری‌هایی خواهد شد که حاصل انجام کارهای بی‌کیفیت است.

بر این اساس، کیفیت‌مداری و محکم‌کاری در کارها در ردیف عوامل اصلاحی الگوی مصرف قرار گرفته، به تعدیل، بهبود مصرف و حفظ سرمایه‌های کشور از هدر رفتن خواهد انجامید. قابل توجه آنکه وقتی در قرآن کریم، سخن از ذوالقرنین و ساختن سد به وسیله او برای رهایی از خطر یأجوج و مأجوج به میان می‌آید، کیفیت‌مداری ذوالقرنین در ساختن سد، این‌گونه به تصویر کشیده می‌شود که ذوالقرنین گفت: «آتونی زُبر الحدید حتی إذا ساوی بین الصدفین قال انفخوا حتی إذا جعله ناراً قال أتونی أفرغ علیه قطرا* فما اسطاعوا أن یظهرون و ما استطاعوا له نقبا؛ (کهف، 96ـ97) [اکنون] قطعات [بزرگ] آهن برایم بیاورید، تا آن‌گاه که [ذوالقرنین] میان دو کوه را [با قطعه‌های بزرگ آهن] همواره ساخت، گفت: [اکنون آتش بیاورید و در آن آهن] بدمید؛ [و آنان به دستور او دمیدند] تا آن‌گاه که آن [پاره آهن‌ها] را [یکپارچه] آتش ساخت، گفت: اینک می‌گداخته برایم بیاورید تا روی آن‌را بریزم* و آن‌گاه بود که [یاجوج و ماجوج و پیروان تبهکار آنان] نتوانستند از آن [سدعظیم] بالا روند، و به امکان یافتند در آن شکافی پدید آورند.»

مرحوم امین‌الاسلام طبرسی در مجمع البیان، درباره این آیات می‌نویسد: «این آیات، نشانگر این نکته است که ذوالقرنین، کار خود را با تدبیر و دقت آغاز کرد و هماهنگ و با دقیق‌ترین شیوه‌های مهندسی، آن را پیش برد و به بهترین صورت به انجام رسانید، و در همه مراحل، اصل استحکام و کیفیت در کارها و محکم‌کاری، راه و رسم او بود.» ( طبرسی، 1380: 520)

حضرت رسول (ص) فرمود: «ان الله یُحبُّ عبداً اذا عمل عملاً احکمهُ؛ خداوند، بنده‌ای را دوست دارد که وقتی عملی را انجام می‌دهد، استحکامش می‌بخشد.» (همان)

4.4. میانه‌روی و اعتدال

اسلام در کنار اصل توصیه به بهره‌وری و استفاده از نعمت‌ها، پیروانش را از فرو لغزیدن در افراط و تفریط در مصرف باز داشته است. از نگاه اسلام، هم سختگیری بر خود در استفاده از نعمت‌های حلال خدا ناروا است و هم زیاده‌روی و اسراف در مصرف؛ چرا که اولی به محروم ماندن شخص از لذت‌های حلالی که حق طبیعی او است و دومی به هدر دادن اموال و لرزان‌ساختن پایه‌های اقتصادی شخص و جامعه می‌انجامد. اسلام، الگوی مصرف را با میانه‌روی اصلاح می‌کند؛ نه با افراط و تفریط در مصرف. شخصی می‌گوید: «استأذنتُ الرضا (ع) فی النفقه علی العیال فقال بین المکروهین قال فقلتُ جعلت فداک لا و الله ما اعرف المکروهین قال فقال لی یرحمک الله اُ ما تعرف ان الله عزوجل کره الإسراف و کره الإقتار فقال و الذین إذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً: (الحیاه، ج4، ص205) از امام رضا (ع)درباره چگونگی مخارج خانواده جویا شدم، فرمود: [مخارج خانواده حد وسط است،] میان دو [روش] ناپسند. گفتم: فدایت شوم! به خدا سوگند! نمی‌دانم این دو ناپسند چیست؟ فرمود: رحمت الهی بر تو باد! آیا نمی‌دانی که خداوند بزرگ اسراف (زیاده‌روی) و اقتار (سخت‌گیری) را ناخوشایند دارد و در قرآن می‌فرماید: آنان که هر گاه چیزی ببخشند، نه زیاده‌روی می‌کنند و نه خسِت می‌ورزند و میانگین این دو را قوام ببخشند.» (فرقان، 67) در حدیثی از امام رضا (ع) چنین نقل شده است: «إن الله یبغض القیل و القال و إضاعه المال؛(حرانی، 1383: 804) خداوند، بگو و مگو و تباه‌کردن و هدر‌دادن دارایی را دشمن دارد.»

امام رضا(ع) در این احادیث با توجه به همه ابعاد زندگی و در ارتباط با قوانین عام آفرینش، استواری و پایندگی زندگی را، در رعایت حد میانه و محوریت «قوامیت» و پرهیز از اتلاف اموال می‌داند، و این راه خیر و سعادت دنیا و آخرت را به جامعه انسانی نشان می‌دهد. با توجه به مشکلاتی که زندگی فردی و اجتماعی انسان دیروز و امروز و فردا دچار آنها است و عامل اصلی آن، زیاده‌روی یا کمبود یعنی تکاثر و فقر است، اهمیت این تعلیم حیاتبخش روشن می‌شود. (حکیمی، 1390: 96)

4.5. رعایت اولویت‌ها

رعایت اولویت‌ها در تخصیص درآمد و مصرف، برای دستیابی به الگوی مصرف مناسب، و جلوگیری از نارسایی‌ها و تضییع حقوق افراد، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. ضرورت این کار برای افرادی که درآمدی محدود دارند، نمود بیشتری می‌یابد. تعیین اولویت‌های تخصیص درآمد از دو جنبه ارزیابی می‌شود:

نخست، از نظر نوع و مقدار کالاهای مصرفی و خدمات: روشن است که انسان در زندگی، نیازمندی‌های گوناگونی دارد؛ برخی از این نیازمندی‌ها، نیازهای اساسی و ضروری زندگی است و برخی در درجه بعدی قرار می‌گیرد. پاره‌ای از مصارف نیز تنها برای تامین یا افزایش رفاه و آسایش زندگی است. بی‌گمان تا زمانی که نیازهای اساسی فرد و جامعه به شایستگی برآورده نشود، نوبت به مصارف رفاهی و کالاهای تجملاتی نمی‌رسد.

دوم: تعیین اولویت‌ها براساس افراد و گروه‌های مصرف‌کننده: براساس آموزه‌های دینی در شرایط عادی، تامین نیازمندی‌های شخصی انسان در اولویت است. پس از آنکه نیازهای اولیه و اساسی فرد تامین شد، رفع نیازهای پدر و مادر، فرزند، همسر و آن‌گاه خویشاوندان نیازمند و سپس سایر نیازمندان و نیز مشارکت در خدمات اجتماعی و امور خیریه، در مراحل بعدی جای می‌گیرد.(ایروانی، 1384: 284)

کیفیت‌مداری و محکم‌کاری در کارها در ردیف عوامل اصلاحی الگوی مصرف قرار گرفته، به تعدیل، بهبود مصرف و حفظ سرمایه‌های کشور از هدر رفتن خواهد انجامید. روزی مردی دو دینار خدمت رسول خدا(ع) آورد و گفت: «ای رسول خدا! می‌خواهم این دو دینار را در راه خدا مصرف کنم.» حضرت فرمود: «آیا پدر و مادر داری؟» گفت: «آری» فرمود: «این پول را برای آنان هزینه کن که از مصرف آن در راه خدا بهتر است. چندی بعد، آن مرد بازگشت؛ در حالی که دو دینار دیگر به همراه آورده بود تا در راه خدا خرج کند. این بار، حضرت به او دستور داد آن را برای فرزندش خرج کند. وی بار سوم دو دینار آورد. پیامبر(ص) مصرف آن را برای همسرش سفارش فرمود؛ و بار چهارم برای خادمش... حضرت، آخرین بار اجازه داد که پولش را در راه خدا صرف کند و فرمود که: مصرف آن در راه خدا، فضیلتی بیش از مصرف آن در راه‌های پیشین نداشت.» (طوسی، 1365: 171)

4.6. کار و تلاش

آیات و اخبار فراوانی در آموزه‌های دینی، درباره توصیه به کار و آثار مثبت بسیار آن آمده است. صرف‌نظر از آثار معنوی کار و نقش آن در پرورش روح و حفظ انسان از بسیاری از لغزش‌ها، کار، رمز اصلی توسعه اقتصادی شخص و جامعه است. بی‌گمان اگر مصرف، هماهنگ با کار و تلاش نباشد، پیامد آن فقر و تهیدستی خواهد بود و برای کسی که دغدغه اصلاح الگوی مصرف را دارد، کار و کوشش از اولویت‌های لازم برای شکل‌دهی به این سیاست اقتصادی خواهد بود.

امیرمؤمنان(ع) در بیانی تشبیه گونه، تنبلی و ناتوانی را عاملی برای فقر و عقب ماندگی بر شمرده، فرمودند: «إن الاشیاء لما ازدوجت ازدوج الکسل والعجز فنتجا بینهما الفقر؛ (محمدی ری‌شهری، ۱۳۶۲، ج11: 5184) آن‌گاه که اشیا با یکدیگر جفت شدند، تنبلی و ناتوانی با هم ازدواج کردند و از آن‌ها فقر متولد شد.

نتیجه گیری

بنابراین به طور خلاصه، الگویی از مصرف که مدنظر اسلام است، دارای ویژگی‌های زیر است:

1. مصرف، در نظرگاه اسلامی هم ناظر به رفع نیاز است و هم ناظر بر لذت تمتع از نعمت‌ها؛ اما هر دوی این ویژگی‌ها باید برای تعالی انسانی و ارتقای شخصیت در نیل به رضایت خداوند باشد. تمتع و التذاذ بدون رویکرد تعالی‌جویی، فقط برای اشباع غرایز است و در این‌باره تمایزی میان انسان و سایر حیوانات نیست (یاکلون کما تاکل الانعام) (محمد، 12).

2. در این الگو، مصرف‌کننده مصرف را عملی پایان یافته و مصرف‌شونده را تمام شده تلقی نمی‌کند؛ بلکه در قبال مصرف شونده و همه‌ی انواع مصرف شونده‌ها که در این نظرگاه، همه چیز (نعمت‌های بیشمار) مسئول است و این مسئولیت نه تنها مسئولیتی اجتماعی و این جهانی، بلکه مسئولیتی آن جهانی و همه جانبه است.

3. مسئولیت در قبال همه‌ی نعمت‌ها، مستلزم تلاش برای رسیدن به بهترین تخصیص در استفاده از این نعمت‌ها و منابع است؛ براین اساس، انسان مسلمان موظف است دایره‌ی شناخت خود از نعمت‌ها را وسعت بخشد و بر دانش خود بیافزاید و هم براساس این فهم از نعمت‌ها، مقاصد و اهداف متعال‌تری را برگزیند.

4. پرهیز از تبذیر نعمت‌های الهی هم مستلزم اختصاص هر نعمت به مناسب‌ترین مقصد و هم مستلزم تلاش برای رسیدن به مقاصد و تحقق اهداف پیش‌بینی شده است. به عبارت دیگر، در فرهنگ اسلامی به اثربخشی استفاده از نعمت‌ها توجه جدی‌تری شده است.

5. پرهیز از اسراف به معنای این است که همه مقاصد تعیین‌شده را تحقق بخشیم، به عبارت دیگر، انسان مسلمان موظف است همواره دغدغه‌ی استفاده‌ی بهینه از نعمت‌ها را داشته باشد؛ این دغدغه باعث می‌شود که ضمن تحقق مقاصد تعیین‌شده در حفظ و نگهداشت منابع، سرمایه‌ها و نعمت‌ها برای نسل‌های پیاپی تلاش شود و شکر نعمت‌ها به جای آورده شود.

فهرست منابع

1.            قرآن کریم.

2.            نهج البلاغه

3.            صحیفه سجادیه.

4.            کلینی، محمدبن یعقوب، (1365)، اصول کافی، تهران، دارالکتب اسلامیه.

5.            ایروانی، جواد، (1384)، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی(ع).

6.            حکیمی، محمد، (1390)، معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم.

7.            حکیمی، محمدرضا؛ حکیمی، محمد؛ حکیمی، علی، (1378)، الحیاه، مترجم: احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

8.            راز نهان، فیروز، (1392)، الگوی مصرف، مؤسسه نشر شهر.

9.            محمدی ری شهری، محمد، (1362)، میزان الحکمة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.

جستجو در مطالب سایت مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند
الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

بی گمان مصرف، به خودی خود نه تنها پدیده‌ای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوه‌های جایگزین ناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسان‌ها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه به عنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در می‌آید. بدین‌گونه وسیله به هدف تبدیل می‌شود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرف‌زدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها فراهم می‌آید. از اینجاست که ضرورت در اصلاح الگوی مصرف آشکار می‌شود و اهمیت دغدغه مقام معظم رهبری در این‌باره و ارزشمندی اعلام سال 1388 خورشیدی به عنوان سال «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» از سوی ایشان، کاملا آشکار می‌شود. از طرفی مصرف یکی از شاخص‌های اصلی سبک زندگی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از صاحب‌نظران، سبک زندگی را به معنای نحوه مصرف و کیفیت و کمیت آن دانسته‌اند. لذا الگوی مصرف نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی انسان‌ها دارد و از آنجا که اسلام در این زمینه «بایدها و نبایدها» و توصیه‌های زیادی ارائه کرده است و الگوی متفاوتی را مبنی بر جهان‌بینی خود معرفی می‌کند. بنابراین می‌توان سبک زندگی ویژه‌ای را در این حوزه برای جامعه شهروندی استنتاج کرد. در این نوشتار، از اصلاح الگوی مصرف و مباحث در خور توجیهی در این‌باره سخن خواهیم گفت.
پر بازدیدترین مطالب

پر بازدیدترین ها

No image

سبک زندگی

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی

بی گمان مصرف، به خودی خود نه تنها پدیده‌ای ناپسند نیست که بسیار بایسته و لازم است؛ چرا که مصرف، یکی از شیوه‌های جایگزین ناپذیر برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غریزی انسان است که بدون آن، حیات مادی و معنوی انسان‌ها دستخوش آشفتگی و نابسامانی خواهد شد و معیشت انسان، لذت و لطف خود را از دست خواهد داد؛ اما نکته اینجاست که گاهی مصرف شکل طبیعی خودش را از دست داده، به جای آنکه به عنوان یک پدیده حیاتی در خدمت انسان باشد، انسان به خدمت او در می‌آید. بدین‌گونه وسیله به هدف تبدیل می‌شود و همه قوای مادی و معنوی انسان که باید با مصرف درست به اوج تکامل و تعالی برسد، بر اثر مصرف‌زدگی در سراشیبی سقوط قرار گیرد. همچنین زمینه انواع تباهی‌ها و ناهنجاری‌ها فراهم می‌آید. از اینجاست که ضرورت در اصلاح الگوی مصرف آشکار می‌شود و اهمیت دغدغه مقام معظم رهبری در این‌باره و ارزشمندی اعلام سال 1388 خورشیدی به عنوان سال «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» از سوی ایشان، کاملا آشکار می‌شود. از طرفی مصرف یکی از شاخص‌های اصلی سبک زندگی محسوب می‌شود به طوری که بعضی از صاحب‌نظران، سبک زندگی را به معنای نحوه مصرف و کیفیت و کمیت آن دانسته‌اند. لذا الگوی مصرف نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی انسان‌ها دارد و از آنجا که اسلام در این زمینه «بایدها و نبایدها» و توصیه‌های زیادی ارائه کرده است و الگوی متفاوتی را مبنی بر جهان‌بینی خود معرفی می‌کند. بنابراین می‌توان سبک زندگی ویژه‌ای را در این حوزه برای جامعه شهروندی استنتاج کرد. در این نوشتار، از اصلاح الگوی مصرف و مباحث در خور توجیهی در این‌باره سخن خواهیم گفت.
Powered by TayaCMS