پدر و مادر وظيفهشناس بايد فرزند خود را از دوران كودكى، با خداى بزرگ آشنا كنند و با زبانى ساده و در خور فهم كودك به او درس ايمان بدهند. مرحوم فلسفى در اين باره مىگويد: لازم است، مربى از دوران كودكى حس مسئوليت طفل را در پيشگاه پروردگار بيدار سازد، به زبان ساده به او بفهماند كه خداوند، تو را در همه حال مىبيند و از كارهاى بد و خوب تو آگاه است و چيزى از خداوند پنهان نيست. در كارهاى خوب، به تو پاداش مىدهد و در بدىها، مجازات مىكند. بايد دانست كه كودك، پيش از اينكه عقلش به شكوفايى برسد و قادر به درك مطالب علمى باشد، فطرت توحيدى و عواطف اخلاقى در ضمير او فعليت دارد و براى پذيرش تربيت، آماده است. لازم است، پدر و مادر به ارزش اين فرصت مهم توجه كنند و از بيدارى فطرت ايمانى و احساسات كودك، بيشترين استفاده را ببرند و ايمان به خدا و سجاياى اخلاقى را در او پرورش دهند.... بر اين اساس، مهمترين عامل شكوفايى فطرت مذهبى كودكان، پرورش درست احساسات آنهاست؛ يعنى به كمك تقويت احساسات دينى در كودكان، فطرت خدايى آنها بيدار شود و كودكان در مسير ديندارى و خداشناسى قرار گيرند. منطق و استدلالهاى دقيق، نه تنها به كار نمىآيد، چه بسا نتيجه معكوس و زيانبار در پى خواهد داشت در اين باره آيت الله كاشف الغطاء درباره تربيت مذهبى فرزندش روشى به كار گرفته كه مىتواند بيان آن روشنگر اين موضوع باشد. ايشان يك شب قبل از اذان صبح، كنار بستر پسرش آمد و او را از خواب بيدار كرد و گفت: برخيز به حرم مولا على عليهالسلام براى عبادت برويم! پسرش چشمان خوابآلودش را ماليد و گفت: شما برويد، من هم مىآيم. پدر گفت: من ايستادهام با هم برويم. فرزندش برخاست، وضو گرفت و به اتفاق روانه شدند. جلو در حرم، فقيرى نشسته و دست نياز به سوى مردم دراز مىكرد.
پدر از پسر پرسيد: فرزندم! اين مرد براى چه در اينجا نشسته است؟ گفت: براى گدايى و دريافت كمك از مردم. دوباره پرسيد: فكر مىكنى چقدر پول از اين راه به دست مىآورد؟ گفت: به طور قطع نمىتوان پيشبينى كرد، شايد مبلغى عايدش بشود و شايد هم دست خالى برگردد. پدر كه زمينه را براى گفتن مطلب مورد نظر خود آماده ديد، گفت: پسرم! ببين اين مرد فقير، براى به دست آوردن اندكى منفعت دنيايى احتمالى كه يقين هم به آن ندارد، در اين هنگام شب، اينجا آمده و دستش را دراز كرده است. اگر تو واقعا به ثوابهايى كه خداوند براى سحرخيزى و نماز شب خواندن معيّن فرموده، يقين دارى و گفتههاى ائمه طاهرين عليهمالسلام را باور كردهاى، چرا در انجام دادن آن سستى به خود راه مىدهى؟ در واقع، اين پدر دانشمند و الگو، صحنهاى پديد آورد كه فطرت دينى را در ذهن فرزندش بيدار كرد، به گونهاى كه فرزندش تا آخر عمر، سحرخيزى و تهجد و نماز شب خواندن را ترك نكرد. والدين با بيدار كردن فطرت دينى كودكان، گام بزرگى در شكلگيرى زيرساختهاى اعتقادى فرزندانشان بر مىدارند. مهمترين عامل شكوفايى فطرت مذهبى كودكان، پرورش درست احساسات آنهاست. توجه به تفاوتهاى فردى همانگونه كه بچهها از نظر ظاهر با هم متفاوت هستند، از نظر ويژگىهاى روحى و روانى نيز تفاوت دارند. برخى پر جنب و جوش و برخى تنبل هستند. برخى زودفهم و برخى ديرفهم هستند. از ديگر وظايف والدين است است كه در دعوت و آموزش فرزندان به نماز، به اين گونهگونى روحيهها و احساسها در فرزندان به نيكى توجه شود. آموزش تدريجى و به فراخور سن افراد يكى از نكتههاى مهم در امر آموزش، ياددهى گام به گام مسائل دينى و عبادى به فرزندان است. براى نمونه، امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: در سه سالگى كلمه توحيد "لاالهالااللّه" را به طفل بياموزيد. در چهار سالگى " محمد رسول اللّه" را به او ياد دهيد. در پنج سالگى رويش را به قبله متوجه كنيد و بگوييد سر به سجده بگذارد. در شش سالگى ركوع و سجده را به او بياموزيد و در هفتسالگى بگوييد دست و روى بشويد و نماز بگذارد. همچنين رسول گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله مىفرمايد:
به فرزندان خود در هفت سالگى امر كنيد كه نماز بخوانند، آنها را تنبيه نكنيد، ولى در سن ده سالگى اگر به حرفتان گوش نداد و نماز نخواند، آنها را تنبيه كنيد. از اين سخنان ارزشمند، در مىيابيم كه پيشوايان معصوم عليهمالسلام تا چه اندازه براى آموزش گام به گام و بهنگام در امور دينى و عبادى اهميت مىگذاردند.البته تنبيه كودك بايدبه روشهاى گوناگون انجام پذيرد. براى نمونه، پدر با مادر در مرحله نخست به عنوان تنبيه مىتواند، به فرزند خود بگويد: اين كار تو را دوست ندارم، اگر اين گفتار نتيجه نداد، در مرحله دوم مىتواند، با فرزند خود بنا بر شرايط قهر كند يا او را از بعضى چيزهايى كه به آن علاقهمند است، محروم سازد. در نهايت مىتواند، با ظرافت ويژهاى اندكى او را تنبيه كند، به گونهاى كه هم فرزندش تنبيه شود و هم با مشكلات جسمى و روانى روبهرو نشود و هم پدر يا مادر دچار مشكلات شرعى مانند «ديه» نشود.
آموزش در زمان مناسب
زمان آموزش نيز بسيار مهم است. براى نمونه: زمانى كه بچهها مشغول بازى و تفريح هستند يا برنامه مورد علاقه خود را تماشا مىكنند يا ميان جمعى از دوستان خود حضور دارند، آنها را به فراگيرى نماز نخوانند. در اين باره رفتار امام خمينى رحمهمالله بسيار آموزنده است.
يكى از دختران امام مىگويد: «امام رحمهالله از نيم ساعت به ظهر مانده، وضو مىگرفتند و مشغول به نماز مىشدند. ما هم داخل حياط بازى مىكرديم، يك مرتبه هم نيامدند صدا كنند، كه دخترها بايستيد براى نماز، يا بياييد پشت سر من نماز بخوانيد و..»
آموزش به هنگام كارهاى عبادى به فرزندان، بايد بر اساس زمان سنجى، درك شرايط روحى آنان و گام به گام باشد.
آموزش در مكان مناسب
والدين آگاه، بايد براى آموزش نماز به فرزندان، به مكان آموزش نيز دقت كنند؛ زيرا هر اندازه مكانهاى آموزشى مقدستر و معنوىتر باشد، امكان فراگيرى ژرف و بهتر فراهمتر است.
سفر به اماكن متبركه بهترين لحظهها براى آموختن احكام و معارف نماز است. همچنين بهتر است فضاى عمومى خانه را در همه حال معنوى نگاه داشت.
نصب تابلوهايى از آيههاى قرآن، احاديث، و نيز پخش اذان و نيايش و ...، در ايجاد فضاى معنوى در خانه تأثيرگذار خواهد بود. چگونه ممكن است، با پخش نوارهاى موسيقى مبتذل يا فيلمهاى گمراه كننده در خانه، فرزندان گرايشى خودجوش يا آسان به يادگيرى نماز داشته باشند. ايجاد فضايى هماهنگ با نماز، در جذب فرزندان به دنياى نماز، تأثير بسزايى دارد.
داشتن صبر و حوصله كافى در آموزش
پدر و مادر وظيفه دارند، با آرامش و حوصله كافى، در تربيت و اصلاح رفتار و فرزندان خود بكوشند، به پرسشهاى آنان با دقت پاسخ دهند و از تكرار آن خسته نشوند تا قدرت فراگيرى فرزندان افزايش يابد.
آوردهاند كه روزى پيامبر اكرم صلاللهعليهوآله مىخواست نماز بخواند، پيامبر مىخواست تكبير بگويد، امام حسين عليهالسلام كه كودكى خردسال بود، نتوانست تكبير بگويد.
رسول خدا صلاللهعليهوآله با صبر و حوصله هفت مرتبه ذكر تكبير را تكرار كرد تا امام حسين عليهالسلام توانست اللّه اكبر را بر زبان جارى سازد».
از شروط اصلى تأثيرگذارى والدين در پرورش عبادى فرزندان، صبر و حوصله است، زيرا كجخلقى و عصبانيت، سبب بيزارى فرزندان از كارهاى عبادى و مذهبى مىشود.
منبع: مجله طوبي