سیره عرفا در خانواده

2
سیره عرفا در خانواده

عقاید خود را تحمیل نکنید.

استاد سعادت پرور (پهلوانی تهرانی) در جلسات مکرر می فرمودند: «در مسائل مختلف معنوی و اجتماعی به خودتان سخت‌گیری کنید ولی به خانواده‌های خود کاری نداشته باشید و عقاید خود را به همسرتان تحمیل نکنید. مثلاً اگر خواستند تلویزیون ببینند مانع نشوید ولی اگر خودتان تشخیص دادید نگاه نکنید». (6)

 سخت‌گیری ممنوع

مرحوم آیت‌الله شیخ محمد کوهستانی با اعضای خانواده حتی خدمتگزاران برخوردی توأم با ادب و احترام داشت، به فرزندان خود حرمت می نهاد و آنان را عزیز می‌‌داشت. در خانواده سخت‌گیر نبود. ایشان شیوه و رفتار عبادی و غیر عبادی خود را بر دیگران تحمیل نمی‌کرد به اعضای خانواده شخصیت می‌داد، با آنان مشورت می‌کرد و می‌خواست که برای او استخاره بگیرند؛ مثلاً گاه ازعروس خود یا از خدمتکار منزل می‌‌خواست برای ایشان استخاره کنند و بدین ترتیب آنان را گرامی می داشت. (7)

آیت‌الله کوهستانی همان‌طوری که در مسائل مباح و حلال سخت‌گیری نمی‌کرد، اما اگر بی‌توجهی درباره مسائل شرعی و دینی در اعضای خانواده می‌دید تحمل نمی‌کرد و تذکر می‌داد و نصیحت می‌نمود، اگر مؤثر واقع نمی‌شد برای تنبیه مدتی به وی اعتنا نمی‌کرد. همچنین درباره نماز اهل خانه حساس بود تا نمازشان قضا نشود و گاهی اوقات شخصاً می‌آمد و اهل منزل را برای نماز صبح بیدار می‌‌نمود و اگر بیدار نمی‌‌شدند برای مرتبه دوم و سوم صدا می زد. درباره حجاب فرزندان و نوادگان خود توجه ویژه‌‌ای داشت، حتی در مورد نوع بستن روسری بانوان منزل اعمال نظر می‌کرد تا طوری آن را بر سر کنند که حدود الهی حفظ گردد.  (8)

کمک به خانواده

همسر مرحوم حاج شیخ اسداللّه‏ طیّارى نقل می کند: در منزل همیشه رسمشان بر این بود كه كارهاى منزل باید تقسیم شود و خود بعضى از كارها را شخصاً به عهده داشتند و در هر حال و هر ساعت از انجام آن كوتاهى نمى‏كردند. به عنوان مثال هر زمان كه میهمان داشتیم از یك نفرتا صد نفر بعد از میهمانى، شستن ظرف‌‌ها و مرتب و تمیز نمودن آن‏ها را خود عهده‌دار مى‏شدند و مى‏فرمودند:  «كارهاى اصلى را شما انجام دادید، بقیه كارها با من» و آن‏قدر مرتب و تمیز كار انجام مى‏دادند كه جاى هیچ گله‏اى باقى نمى‏ماند. در كارهاى روزمره بسیار با سلیقه و با انضباط بودند. هرگز كارهاى شخصى خود را به دیگران محوّل نمى‏كردند. حتى دوخت و دوز لباس را اگر نیاز به دگمه و یا چیزى داشت، با حوصله و سلیقه آن را انجام مى‏دادند. بیشتر كسانى كه به دیدنشان مى‏آمدند از حسن خلق و سعه صدرشان بسیار تعریف مى‏كردند. هر خواهش و تمنایى از ایشان داشتیم، هیچ‏گاه جواب رد نمى‏دادند و با خوشرویى و متانت آن را بر آورده مى‏كردند، یا اگر در حد توانشان نبود بسیار منطقى حل و فصل مى‏كردند. (9) 

شکایت به حضرت رضا علیه السلام  

یکی از شاگردان جناب شیخ جعفر مجتهدی می‌‌گوید: زمانی كه آقای مجتهدی در مشهد به سر می‌بردند، بنده كلیدی از محل سكونت ایشان داشتم و هر شب سری به آقا می‌زدم و مدتی از شب را  در محضر ایشان سپری می‌كردم، آنگاه به خانه می‌رفتم. یک‌شب مقداری نان تهیه كرده و برای ایشان بردم، اما هنگامی‌که می‌خواستم با كلید خود درب را بازکنم، ملهم شدم كه زنگ بزنم و درب را با كلید باز نكنم، وقتی زنگ را زدم، آقا درب را بازنموده  و فرمودند: «چه‌کار دارید؟» عرض كردم: می‌خواهم داخل شوم. فرمودند: «خیر.» عرض كردم: برای شما نان تهیه‌کرده‌ام، فرمودند: «ما به نان  احتیاجی نداریم.» بنده هم از اینکه آقا از من دلگیر شده بودند، سخت ناراحت شده و به خانه رفتم؛ وقتی به منزل رسیدم، عیالم گفت: چه عجب امشب زود به خانه آمده‌اید؟! گفتم: چطور؟ گفت: «امروز عصر به حرم مطهر حضرت رضا (علیه‌السلام)  رفتم و شكایت شما را به حضرت نمودم و عرض كردم: آقاجان؛  سید محمد این بچه‌ها را نزد من می‌گذارد و خودش به دنبال تفریحش  می‌رود و دیروقت به منزل می‌آید و اصلاً به فكر من نیست.» روز بعد كه خدمت آقای مجتهدی رسیدم؛ فرمودند: «آقا سیدمحمدجان، چرا شما عیالتان را ناراحت كرده‌اید، ایشان دیروز از شما به حضرت رضا (علیه‌السلام) شكایت كرده بودند،  سپس مبلغی پول به من داده و فرمودند: كادویی بخرید و برای  همسرتان ببرید تا دلگیری ایشان از شما برطرف شود.» (10) 

 

پی‌نوشت‌ها:

(1) خداوند متعال می‌فرماید: «یَـآأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوآاْ إِنَّ مِنْ أَزْوَ جِكُمْوَ أَوْلَـدِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِن تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ وَ تَغْفِرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»؛ (اى كسانى كه ایمان آورده‌اید! برخى از همسران و فرزندان شما دشمن شمایند، پس از آنان بر حذر باشید؛ و اگر ببخشایید  و در گذرید و بیامرزید، به‌راستی كه خداوند بسیار آمرزنده و مهربان  است. [سوره ى تغابن، آیه ى 14].

(2) پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله‌العظمی بهجت

(3) مرحوم حجت‌الاسلام سعادت پرور (پهلوانی تهرانی) از جمله ستارگان آسمان علم و اخلاق بودند که با درک فیض محضر بزرگانی چون علامه طباطبایی موفق به کسب بسیاری از درجات  بالای معارف و اخلاق اسلامی‌شده بودند که به قلم و زبان در  

نمی‌آید.

(4) سایت صالحین.

(5) همان.

(6) همان.

(7) کتاب بر قله پارسایی.

(8) همان.

(9) کتاب جان شیفته. 

(10) سایت صالحین.

جستجو در مطالب سایت مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند پر بازدیدترین مطالب
Powered by TayaCMS