معرفی کتاب مشاوره و رواندرمانگری با رویکرد معنویت
در این کتاب با سرفصلهایی چون: مبانی تئوریکی، گستره و اهمیت بهکارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، فرآیند بهکارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، کاربرد معنویت در مشاوره و روان درمانگری، مداخلات معنوی و...، آشنا خواهیم شد.
1
معرفی کتاب مشاوره و رواندرمانگری با رویکرد معنویت
نویسنده کتاب «مشاوره و روان درمانگری با رویکرد معنویت» دکتر باقر غباری بناب است. این کتاب توسط انتشارات آرون منتشر شده است. در این کتاب با سرفصلهایی چون: مبانی تئوریکی، گستره و اهمیت بهکارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، فرآیند بهکارگیری معنویت در مشاوره و روان درمانگری، کاربرد معنویت در مشاوره و روان درمانگری، مداخلات معنوی و...، آشنا خواهیم شد.
معنویت از ابتدای خلقت انسانها قسمت عمده زندگی آنان را تشکیل میداده است. داستانهای قرآنی بهصورت بارزی این امر را نشان دادهاند. انسانها معنویت خود را در ارتباط با خدا، آنچه ماورای زندگی روزمره آنان است و به زندگی و حیات معنی میدهد نشان میدادند. داستان خلقت آدم در قرآن نشان میدهد که پیوند ناگسستنی حضرت آدم با خدا و فراز و نشیبهای زندگی او گرفته تا پذیرش توبه و ورود دوباره او به حریم رحمت خداوندی نشان میدهد که انسانها بهصورت نوعی یکی از مهمترین انتقالات ذهنیشان معنویت بوده است.
معنویت درمانی را در معانی مختلف میتوان مورد استفاده قرارداد. ازجمله معنویت درمانی به معنای در نظر گرفتن باورهای مذهبی مردم در فرآیند درمانگری و در نظر گرفتن بعد متعالی افراد. معنویت درمانی به معنای کمک به فرد که خویشتن واقعی را بیابد و از هجران و جدایی از خویشتن واقعی به وصل و اتصال برسد. نیازهای زمینی انسان و دلمشغولی به زندگی دنیوی و انگیزههای سطح پایین هرآن این پردهها را ضخیمتر میکند و لایههای دیگری بر پرده فراغ اصلی میکشد ولی هیچوقت این انسان حلاوت بهشت اولیه و نزدیکی به خدا را فراموش نمیکند. به همین جهت یک نوع احساس گمگشتگی، حیرانی، دورافتادگی از محبوب خویش را احساس میکند. کار روان درمانگری معنوی این است که اولاً فرد را روشن کند که گمکردهاش چیست و در ثانی در فرآیند درمان به او کمک کند که گمکردهاش را بیابد. این رواندرمانگر باید ویژگیهای مشخصی داشته باشد که از عهده این کار برآید. یکی از ویژگیهای مهم عدم شتاب در فرآیند درمانگری است. او نباید معنویت را تلقین کند. او فقط میتواند بهعنوان کاتالیزور عمل کند که فرد خود این راه معنوی را پیدا کند. چون هرگونه عمل عجولانه تلقینات خیرخواهانه فرآیند درمان را به تأخیر میاندازد و فرد باید خودش این راه را برود. بهتنهایی، با آزادی و با آگاهی.
دلایل زیادی برای استفاده از معنویت درمانگری وجود دارد که عبارتاند از:
- مذهب یکی از ابعاد جدانشدنی مراجعان و مشاوران است که در فرهنگهای مختلف به انحا گوناگون وجود دارد.
- در صورت پیدا کردن مهارت در درمان معنوی و مذهبی رواندرمانگران اعتماد مراجعان مذهبی خود را بهتر کسب میکنند و راحتتر با ایشان همدلی میکنند.
- احراز شایستگی در ابعاد معنوی و مذهبی به مشاوران و روان درمانگران کمک میکند که منابع موجود در رشد معنویت را در جامعه تشخیص داده و از آنها برای درمان و شکوفایی مراجعان خود کمک بگیرند.
تشویق افراد برای دعا کردن، بحث کردن در مورد مفاهیم کلامی و مذهبی، ارجاع دادن به قرآن و احادیث و نوشتههای عارفان، استفاده کردن از تنش زدایی معنوی و فنهای تصویرسازی ذهنی، تشویق افراد برای استفاده از روشهای گذشت درمانی، تشویق مراجعان و کمک به آنها که در راستای ارزشهای معنوی خود زندگی میکنند، خود افشاسازی معنوی، تقویت ارتباط با خدا از طریق انجام مناسک دینی، مشورت با رهبران مذهبی، استفاده از کتابدرمانی مذهبی، تعدادی از روشهایی هستند که در معنویت درمانی توسط روان درمانگران مورد استفاده قرار میگیرد.
در بعضی از موارد نباید از درمانهای معنوی استفاده کرد:
- فرد اظهار داشته که نمیخواهد در چنین درمانهایی شرکت کند.
- مراجعانی که دچار توهم یا روانپریش میباشند.
هدف عمومی مداخلات معنوی و مذهبی تسهیل و رشد سبکهای مقابلهای و بهزیستی معنوی مددجویان است. افرادی که در حیطه معنوی بهصورت سالم پرورش مییابند احتمال بیشتری دارد که در حیطههای دیگری زندگی نیز موفق باشند. علاوه بر این هدف کلی که اشاره شد در اثر درمان معنوی مراجعان هویت خود را مورد تائید و شناسایی قرار میدهند، از خداوند رهنمود و ارشاد میخواهند تا آنان را در کنار آمدن با مشکلات، التیام یافتن و رشد و ارتقاء کمک کند، از جامعه مذهبی خود حمایت اجتماعی، عاطفی و مادی دریافت میکنند. باورهای غیر کارآمد معنوی و مذهبی خود را مورد ارزیابی، شناسایی و تعدیل و اصلاح قرار میدهند، مشکل خود را از دیدگاه معنوی و مذهبی مورد ارزیابی و شناسایی قرار میدهند، شکها و تردیدها و نگرانیهای معنوی و مذهبی خود را مورد شناسایی قرار داده و درراه حل آنها اقدام میکنند، از لحاظ روانی و معنوی میتوانند خطاهای گذشته افراد را مورد بخشش قرار داده و از زیر بار سنگین رنج و درد، خود را آزاد میسازند، از خطای خود که در گذشته انجام دادهاند توبه میکنند و سعی میکنند که درصدد جبران گذشته برآیند و اگر افرادی را رنجاندهاند از آنان حلالیت طلب کنند، در سایه ایمان به خداوند و تعهد به ارزشهای اخلاقی، معنوی و باورهای مذهبی رشد و تکامل پیدا کنند. البته اهداف دیگری در ملاقات معنوی مستتر است که بهطور غیرمستقیم میزان باورهای فرد و پایبندی او به مناسک دینی سنجیده شود و تا حدی که روابط بین فردی اجازه میدهد تغییرات در باورها و اعتقادات او که اخیراً رخ داده مورد بررسی قرار گیرد. کشف میزان مذهبی بودن به روان درمانگران این کمک را میکند که آیا آنان به درمانهای مذهبی پاسخ خواهند داد و یا درمانهای مذهبی به روان درمانگران کمک میکند که ارتباط بین اختلال و معنویت را کشف کنند. اگر از هنگام بروز اختلال باورها، اعتقادات و احساسات مذهبی دچار تحول شده است بایستی دید که در جهت مثبت این تحولات صورت گرفته و یا در جهت منفی. در صورتی که این تحولات در جهت منفی صورت گرفته باشد بایستی روشن شود که آیا تغییرات در خلقوخوی فرد تابعی از تغییرات معنوی او بوده است و یا برعکس. یا اینکه هردو علت و منشأ دیگری داشتهاند و یا اینکه علت واقعهای باعث تغییرات در معنویت و تغییرات در حالات روانی شده است. باورهای معنوی و مذهبی افراد تأثیر خود را در نوع مواجهه افراد با مشکلات و روشهای حل مسئله و کنار آمدن با مشکلات و موانع میگذارند. سه نوع سبک حل مسئله را مطرح مینمایند که عبارتاند از: از خود راهبری شده، واگذاری و اشتراکی. در نوع حل مسئله خود راهبری شده افراد باور دارند که خودشان مسئولیت حل مسئله مشخص را به عهده دارند، خداوند بهطور مستقیم در حل مشکلات آنان دخالت نمیکند، خداوند به مردم عقل، منابع مورد نیاز و آزادی داده که مشکلات خود را حل کنند. در سبک واگذاری مردم حل مشکلات خود را به خدا واگذار میکنند و خودشان دستبهکار نمیشوند و در سبک اشتراکی افراد معتقدند که مسئولیت حل مسئله به عهده خودشان و خدا بهطور مشترک گذاشته شده است.