چگونه با فرزندان خود اعتماد کنیم

یکی از مهم ترین راه هایی که می توان در محیط خانواده به کودکان احساس تعلق و اعتماد داد، تشویق تدریجی آنان به مشارکت در تصمیم گیری هایی است که به محیط اطراف آنها شکل می بخشد...
2
چگونه با فرزندان خود اعتماد کنیم

همه ما خواهان برخورداری از اعتماد به نفس لازم برای انجام کارهایمان هستیم؛ اما به راستی چگونه می توانیم به این مهم دست یابیم؟ در واقع بهترین زمان برای کسب اعتماد به نفس دوران کودکی است. اگر بتوانیم در این دوران به خودمان اعتماد کنیم و احترام بگذاریم، قطعا در آینده نیز نتیجه بهتری خواهیم گرفت. یکی از مهم ترین راه هایی که می توان در محیط خانواده به کودکان احساس تعلق و اعتماد داد، تشویق تدریجی آنان به مشارکت در تصمیم گیری هایی است که به محیط اطراف آنها شکل می بخشد.

 اجازه دادن به کودکان در انتخاب نحوه چیدمان و تزیین اتاقشان می تواند عزت نفس آنها را تقویت کند و اعتماد به نفسشان را در مورد ابراز سلایق شان افزایش دهد و در ضمن مهارت های آنها را در گفت وگوهای اجتماعی ارتقا بخشد. مطلب زیر به راهکارهای تقویت اعتماد به نفس در میان کودکان می پردازد.

 اگر می خواهیم مطمئن شویم شرایط زندگی خانوادگی ما به گونه ای موجبات تضعیف رشد و تحول اعتماد به نفس به کودکانمان انمان را فراهم نمی آورد، لازم است گاهی تلاش کنیم تا ارزیابی مشخص و مطمئن تری از چگونگی کارکرد خودمان به عنوان یک واحد داشته باشیم.

 برای شروع می توانید به لحاظ عاطفی زمانی به بیرون از دایره خانوادگی خود قدم بگذارید و مسائلی را با خود مطرح کنید؛ مثلا اینکه آیا هدف و مقاصد ما مشترک و شفاف هستند؟ اهداف خانواده های مختلف می توانند بسیار متنوع و گوناگون باشند. برای مثال ممکن است برای بعضی، هدف صرفا فراهم کردن جای امن و غذای افراد خانواده باشد تا جایی که آنها بتوانند روی پای خود بایستند، در حالی که خانواده های دیگر کنترل و تربیت را به عنوان اهداف اصلی خانواده انتخاب کرده اند. تاجایی که به اعتماد به نفس کودکان مربوط می شود، مهم این است که این هدف ها شفاف و صریح باشند و بین اهداف اصلی خانواده توافقی حاصل شود. همچنین بسیار مهم است که هدف هایی را که با یکدیگر انتخاب می کنند واقع بینانه باشند.

- آیا نقش ها و مسئولیت ها واضح و منصفانه هستند؟

همان گونه که نقش کلی خانواده در جامعه در حال تغییر است، نقش افراد خانواده نیز در ارتباط با اعمال روزمره در حال دگرگونی است. مشاوره با پدر و مادرها اغلب نشان می دهد که آنچه در ذهن زنان و مردان در مورد نقش و مسئولیت های آنها در ذهن خودشان وجود دارد با آنچه در ذهن دیگری است متفاوت است. هنگامی که این تفاوت ها باعث بروز یأس و آزردگی شوند، معمولا کودکان اولین کسانی هستند که صدمه می بینند. گاهی نیز ناخودآگاه از کودکان به عنوان ابزار انتقام گیری استفاده می شود. به علاوه، مشاوره های خانوادگی اغلب نشان می دهند که کودکان و والدین در ذهن خود انتظارات متفاوتی از نقش و مسئولیت های کودکان در زندگی خانوادگی دارند؛ مثلا این موضوع که «بچه های بزرگ تر باید همیشه حامی و کمک بچه های کوچک تر باشند» با اینکه «از هیچ بچه ای نباید انتظار داشت که وظایف پدر و مادرش را انجام دهد» در تضاد است.

- آیا برقراری ارتباط با یکدیگر مؤثر و کافی است؟

تقریبا برقراری ارتباط در خانواده همیشه، حداقل به این خاطر که برخورد نسل های مختلف با یکدیگر در میان است با مشکل مواجه می شود. بنابر این بسیار مهم است که مطمئن شویم پیام های رد و بدل شده بین اعضای خانواده به درستی دریافت شوند. در اینجا نیز نحوه برقراری ارتباط هر خانواده و همچنین تک تک افراد آن منحصر به فرد است؛ مثلا بعضی بیشتر از لغات برای انتقال پیام به یکدیگر استفاده می کنند، اما برخی دیگر بیشتر از علائم و نشانه های فیزیکی و سایر واکنش های دیگر بهره می برند.

در زمینه رشد اعتمادبه نفس در کودکان، پاسخ دادن به این پرسش ها می تواند سودمند واقع شود:

- آیا زمان کافی به بحث و گفت وگوهای خودمانی و گپ زدن های دوستانه اختصاص می دهیم؟

- آیا علاوه بر پیام های کلامی به پیام های غیرکلامی افراد خانواده هم توجه می کنیم؟

این مسئله اهمیت زیادی دارد زیرا افراد خانواده هرچه بیشتر صمیمی شوند، بیشتر روی ارتباطات غیرکلامی تکیه می کنند و ما معمولا علائم و نشانه های غیرکلامی خاصی برای خود ابداع می کنیم که تنها یک عضو بزرگسال می تواند آنها را درک کند.

- آیا افراد خانواده یکدیگر را از برنامه های روزانه خود مطلع می کنند؟ مثلا چه کسی شام یا ناهار در خانه است و چه کسی بیرون از خانه غذا می خورد؟ چه کسی اتومبیل را با خود می برد و...؟

- آیا به روش ها و شیوه های فردی یکدیگر در برقراری ارتباط احترام می گذاریم؟

تصور اشتباه دیگری درباره خانواده موفق این است که بحث و جدل کار خوبی نیست؛ به خصوص برای فرزندان؛ اما باید بدانیم که بحث و جدل کردن هم جزو اجتناب ناپذیر زندگی خانوادگی و همچنین جزو ضروری آن است. به علاوه بحث کردن ها، فرصت مطمئنی برای کودکان فراهم می آورند تا آنها شیوه های دفاع از حقوق، عقاید و نیازهای خود را تجربه کنند.

مثبت اندیشی

به فرزندانتان کمک کنید تا منفی اندیشیدن را کنار بگذارند و با اندیشه ای مثبت بتوانند بیشتر به خودشان اعتماد کنند. منفی اندیشی عادت بدی است که متاسفانه کودکان از سنین بسیار پایین این عادت را از اطرافیانشان کسب می کنند.

منفی اندیشیدن باعث از بین رفتن اعتمادبه نفس می شود. خود ما هم می دانیم هنگامی که روحیه خوبی داریم و انتظار داریم کارها خوب پیش بروند بیشتر از مواقع دیگر احساس می کنیم که متکی به خودمان هستیم و اعتماد بیشتری به خودمان داریم، بنابراین امکان موفقیت مان نیز بیشتر خواهد بود. بهتر است به فرزندانمان بیاموزیم مثبت بیندیشند و بتوانند به خود اعتماد کنند. 

در این خصوص توجه به این موارد می تواند مفید واقع شود:

- پیش بینی های منفی و غیرمنصفانه فرزندانتان را به آنان تذکر بدهید و در صورت امکان از آنها بخواهید که واقعیت و امید به نتیجه مثبت تری را جایگزین آنها کنند.

- پرورش قدرت بیان و اظهارنظر قاطع از طریق کمک به آنها در بیان آنچه فکر می کنید واقعا مورد قصدشان است.

- تقویت توانایی آنها برای مطرح کردن نکته مورد نظرشان

- تشویق آنها به اینکه حق خود بدانند از معلمشان توضیح بیشتری بخواهند و آن قدر بپرسند و توضیح بخواهند تا خوب یاد بگیرند.

- به فرزندانتان کمک کنید تا دریابند چه موقع عواطف بر آنها غلبه کرده، هیجانی شده اند و نمی توانند از روی منطق عمل کنند.

صحبت کردن در جمع موضوع دیگری است که کودکان کم سن وسال خیلی کم در آن احساس قید و بند و ناراحتی می کنند. برای مثال اگر معلم کودکتان از بچه ها بخواهد که یک نفر داوطلب صحبت یا خواندن مطلبی در کلاس شود با تعداد زیادی از بچه های مشتاق روبه رو خواهد شد اما اگر معلمی دیگر همان سوال را 10 سال بعد، از دانش آموزان کلاسش بکند، فکر می کنید چند پیشنهاد دریافت خواهد کرد؟ 

وقتی بیشتر کودکان به سنین نوجوانی می رسند معمولا نه تنها علاقه خود را برای صحبت کردن در جمع از دست می دهند بلکه به احتمال زیاد در زمینه این هنر ناتوان تر نیز خواهند شد.

معمولا در هر گروهی از نوجوانان تعداد کمی از آنها خیلی سریع با جمع می جوشند و ابراز وجود می کنند. افراد دیگر ترجیح می دهند در گوشه و کنار بمانند و آرزو کنند که کسی به آنها توجه نکند یا اصلا دیده نشوند! به همین دلیل بسیار مهم است که ما پدر ومادرها بتوانیم در این خصوص رشد فرزندان خود را از نزدیک زیرنظر داشته باشیم و به آنان کمک کنیم. اگر فرزندان شما در این مورد دچار مشکلاتی هستند، می توانید به آنها کمک کنید تا به این موارد توجه بیشتری داشته باشند و این کار را بااعتماد به نفس بیشتری انجام دهند.

- برای حضور و صحبت در جمع از قبل تمرین کرده باشند. به فرزندانتان یادآور شوید که تمرین داشتن، کلید عمده موفقیت در مطرح کردن نظر در جمع است و دراین‌باره بهتر است علاوه بر آگاهی ازآنچه می‌خواهیم بگوییم، از قبل تمرین و مروری نیز بر آن داشته باشیم.

- آمادگی داشتن: مراقب باشید فرزندانتان با تکیه‌بر آمادگی و تسلط بر موضوع، اعتمادبه‌نفس بیشتری برای اظهارنظر در جمع داشته باشند. افرادی که از اعتمادبه‌نفس بالایی برخوردارند، تلاش می‌کنند که قبل از سخن گفتن درباره آنچه می‌خواهند بگویند فکر کنند و همیشه تا می‌توانند برای انجام هر کاری به همان اندازه آمادگی لازم را در خود به وجود می‌آورند.

- کمکشان کنید مثبت بیندیشند: در طول دوران تحصیل فرزندان شما در شرایطی قرار خواهند گرفت که از آنها می‌خواهند درباره موضوعاتی که حتی برایشان خسته کننده هم هست، صحبت کنند، بنابراین چرا به آنها پیشنهاد نکنیم که این موقعیت‌ها را به کار گیرند و مهارت‌های خود را در زمینه ارائه و عرضه مثبت مطالب تمرین دهند، به‌طوری‌که وقتی در مورد موضوعی جالب صحبت می‌کنند آن کار را با اعتمادبه‌نفس بیشتری انجام دهند.

روان‌شناسی کودکان و نوجوان - jamejamonline

 

جستجو در مطالب سایت مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند پر بازدیدترین مطالب
Powered by TayaCMS