دروغگویی کودک (نمی توانم حقیقت را بگویم!)

1
دروغگویی کودک (نمی توانم حقیقت را بگویم!)

گاهی اوقات کودک دروغ می‌گوید، چون اجازه ندارد حقیقت را بگوید یا می‌داند که به دردسر می‌افتد. دروغگویی کودک، وقتی می‌گوید تختش را درست کرده در حالیکه آن را انجام نداده، به این دلیل است که باور دارد نمی‌تواند تمام تقاضاهایی که از او می‌شود را انجام دهد. دروغ می‌گوید تا از تنبیه در امان باشد. می‌خواهد از مسؤولیت شانه خالی کند و نهایتا دروغ می‌گوید تا خود را بهتر نشان دهد، چون شخصیت خود را یکپارچه قبول نکرده و می‌خواهد غیر از آنکه هست باشد.

پیشگیری از مشکل

به فرزندتان کمک کنید تا خودش را دوست داشته باشد: کودک را مطمئن کنید که او را همانطور که هست دوست دارید، به او اطمینان دارید و دروغگویی این اطمینان را خدشه‌دار می‌کند. بایستی به او کمک کنید تا احساس و تصویر خوبی از خود داشته باشد. در نتیجه فرزند شما اعتماد به نفس را در خود تقویت می‌کند. قبول خواهد کرد که خود را همان‌گونه که هست دوست داشته باشد و سعی نکند یک شخص ایده‌آل و غیر واقعی از خود بسازید.

به فرزندتان کمک کنید تا واقعیت را از تصور جدا کند: توجه داشته باشید که ما بين دروغگویی و رویا دیدن (تصور) تفاوت است. گاهی کودک آنقدر در خواب و خیال است که مرز بین دنیای حقیقی و رویایی را نمی‌تواند تشخیص دهد و به این دلیل صحبت‌هایی می‌کند یا داستان‌هایی سرهم می‌کند. گاهی دروغ می‌گوید تا آنچه را واقعیت ندارد، در خیال به دست آورد. می‌توان به کودک کمک کرد تا واقعیت‌ها را ازافکار خیالی جدا کند.

به فرزندتان کمک کنید تا احساس بهتری از خود داشته باشد: طبیعت کودک ساده و پاک است. این خانواده و محیط است که او را وادار به دروغگویی می‌کند. آنها خود نیز دوست ندارند دروغ بگویند و اگر شرایط طوری فراهم شود که شخصیت اصلی خود را بیابند و نیازی به دروغگویی نداشته باشند، احساس بهتری خواهند داشت.

فرزندتان را تشویق کنید تا حقیقت را بگوید: وقتی کودکتان حقیقت را می‌گوید، با گفتن جملات به او پاداش دهید. بگویید: "وقتی حقیقت را می‌گویی خوشحال می‌شوم. متشکرم که واقعیت را گفتی"

برای حقیقت گویی مدل او باشید: اگر شما خودتان دروغ بگویید یا قول‌هایی به او بدهید و عمل نکنید، اهمیت حقیقت گویی را نخواهد فهمید. بچه‌ها در هر سنی نیاز دارند که حقیقت را از والدینشان بشنوند. ممکن است تفهیم مطلب به کودکتان مشکل باشد، ولی سعی کنید، مطابق با سن او کلماتی پیدا کنید که دور از حقیقت نباشد.

برای اطمینان از حقیقت‌گویی فرزندتان، کار او را کنترل نمایید: به جای اینکه از کودک خود سؤال کنید، آیا تکالیفش را انجام داده یا نه، بخواهید تا آن را به شما نشان دهد. این کار به او نشان می‌دهد که شما تکلیفش را کنترل خواهید کرد. اگر نیمه کاره است او را تشویق کنید تا تمامش کند. در این صورت قبل از اینکه احتمالا کودک برای دوری جستن از دردسر متوسل به دروغ شود، زمینه را برای دروغ مهیا نکرده‌اید.

مثال‌های زنده‌ای برای کودک تعریف کنید: مثال‌هایی از زندگی واقعی و ماجراهایی که برایتان پیش آمده تعریف کنید که چگونه گفتن حقیقت و رفتن راه مستقیم کمک به حل مسأله‌ای کرده است.

نقل داستان‌های حقیقی: هنگامی که طفل در نخستین مراحل زندگی است باید مهم‌ترین قدم را برداشته، یک ایده آل شريف و عالی در نهاد وی ایجاد نمود تا به راستگویی عادت و از دروغگویی دوری کند. بهترین روش برای عملی نمودن این منظور تقل داستان‌های حقیقی و شرح زندگی رادمردان درستکار و راستگو می‌باشد. شنیدن ماجرای چند قهرمان که در سخت‌ترین تجربیات خود راستگویی را پیشه خود ساختند و حتی برای رهایی از مرگ نیز به دروغ متوسل نگشتند، کودک را برمی انگیزد که شخص راستگو را تحسین و فضیلت راستگویی را ستایش کند. همچنین نقل داستان هایی که مربوط به دروغگویی و نتایج ناگوار آن باشد، بچه را وامی دارد که نسبت به آن صفت است با چشم تحقیر بنگرد.

حل مشکل

کارهایی که باید انجام داد

وقتی کودکتان دروغ می‌گوید، خونسردی خود را حفظ کنید: اگر برخورد شما با مسأله‌ای همراه با هیجان و عصبانیت باشد، باعث خواهد شد که دفعه بعد برای اینکه شما به خشم نیایید، مسأله را به صورتی که خوشایند شما باشد با دروغی بیان نماید.

راستگویی را با او تمرین کنید: وقتی فرزند شما دروغ می‌گوید، به او بگویید: بگذار ببینم گفتن حقیقت در این مورد به چه صورت می‌تواند باشد. لطفا بگو: "بله مامان، من توپ را به طرف پنجره پرت کردم و باعث شکستن آن شدم. کودک نباید برای دفاع از خودش دروغ بگوید، بلکه باید به او تفهیم کرد که نیازی به گفتن دروغ نیست.

کارهایی که نباید انجام داد

کودکتان را به خاطر دروغگویی محکوم نکنید: به کودکتان برچسب "دروغگو" نزنید. این برچسب به او یک باور منفی از خودش را می‌دهد. رفتارش را از شخصيتش جدا کنید تا تصویر ذهنی که او از خودش ساخته خراب نشود.

اگر جواب را می‌دانید سؤال نکنید: اگر کودکتان شیرینی‌هایی را که اجازه نداشته خورده و حالا دور دهنش آثار آن است پرسیدن این که آیا او این کار را انجام داده، معمولا کودک را وادار به دروغگویی می‌کند. بهتر است صاف و ساده بگویید: "پسرم، تو شیرینی‌ها را خورده‌ای. من به تو گفتم آنها را نخور. از این کار تو عصبانی‌ام"

دروغ‌های مؤدبانه نگویید: سبب دروغگویی کودکان غالبا این است که در محیط خود از پدر یا مادر و معاشران دیگر سخنان نادرست می‌شنوند. مثلا شما در حضور کودک از خانم یا آقایی تمجید و ستایش می‌کنید، ولی به محض اینکه آن شخص دور شود، به همسرتان پشت سر او بدگویی می کنید. اگر واقعا از صفت بخصوصی از آن شخص خوشتان نیامده بود، لزومی نداشت که چیزی بگویید. اگر هم واقعا نکته مثبتی در او دیده بودید، چرا به همسرتان آن‌طور می گویید؟ بچه‌ها این ضد و نقیض صحبت کردن شما را می‌شنوند و شما را دروغگو حساب می‌کنند.

یا در هفته گذشته بی‌اندازه مشغول بودید و به کودک خود گفتید: "امیدوارم هیچکس حتی نزدیکترین دوست به دیدنم نیاید." هنوز سخن در دهانتان بود که دوستتان همراه سه دخترش به دیدن شما آمدند و چون چشمتان به آنها افتاد با زبان هر چه فصیح تر شروع به تعارف کرده، گفتید: "بسیار خوشحالم که تشریف آوردید. قدم بر چشم، بفرمایید. در هر صورت بچه شما درک می‌کند که حرفهایتان از روی صداقت نیست( برگرفته از کتاب مشکلات رفتاری کودکان).

جستجو در مطالب سایت مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند پر بازدیدترین مطالب
Powered by TayaCMS