حسد از ديدگاه قرآن و روانشناسي

حسادت، تمناي سلب نعمت است از ديگري كه به صلاح او باشد، يعني حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد! يا نرسد.
2
حسد از ديدگاه قرآن و روانشناسي

قرآن كتاب ديني و هدايت است و براي دست‌یابی به رشد شخصيت و خودشناسي بهترين راه را نشان مي‌دهد؛ زيرا انسان تنها موجودي است كه از دو بعد مادي و غیرمادی شکل‌گرفته است.

به اين آيه شريفه توجه كنيد: «يا ايها النّاس قد جائتكم موعظة من ربّكم …؛ اي مردم نامه‌اي (قرآن) كه همه پند و اندرز و شفاي دل‌های شما و هدايت و رحمت براي مؤمنان است، از جانب خدا براي نجات شما آمد». (سوره يونس، آيه 57) همچنين آيات: (89 /نمل ـ 151/بقره ـ 2/ جمعه ـ 20/عنكبوت) و آياتي از اين قبيل.

قرآن كريم فطرت وجودي انسان و حالات گوناگون روان او را متذكر شده و علل انحراف و بيماري و همچنين راه‌هاي تهذيب و تربيت و معالجه روان انسان را به‌طور جامع نشان مي‌دهد و در هماهنگ كردن شخصيت و تكامل و ايجاد بهداشت رواني ما تأثير بسزايي دارد. يكي از اين انفعال‌هاي رواني كه معمولاً غالب مردم دچار آن هستند حسد است.

حسد را علماي اخلاق این‌گونه تعريف كرده‌اند: حسادت، تمناي سلب نعمت است از ديگري كه به صلاح او باشد، يعني حسود دوست دارد نعمت‌ها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد! يا نرسد.

حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) دراین‌باره مي‌فرمايد: «منشأ و ريشه رذايل حسادت است»[1]

البته یک‌حالتی هم نزديك به حسادت وجود دارد، كه پسنديده و مايه ترقّي و پيشرفت است و آن حالت غبطه است.

امام صادق (ع) مي‌فرمايند: «به‌راستی مؤمن غبطه مي‌خورد، ولي حسادت نمي‌ورزد، اما منافق حسادت مي‌ورزد و غبطه نمي‌خورد»[2]

راستي مي‌دانيد نخستين حسدي كه از سوي انسان درروی زمين صورت گرفت چه زماني بود؟ كه بود؟ براي چه بود؟ و نتيجه‌اش چه شد؟

آري، نخستين حسد، حسادت قابيل نسبت به برادرش هابيل بود، آن هم به جهت اينكه خداوند قرباني هابيل را پذيرفت ولي قرباني قابيل را نپذيرفت و اين موضوع براي قابيل انگيزه‌اي براي كشتن برادرش شد. به اين آيه شريفه توجه كنيد: «و اتل نبأ ابني آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…». (سوره مائده، آيه 27). در اين آيه كريمه داستان حسادت قابيل نسبت به هابيل بيان شده است. نوجوانان و جوانان عزيز در قرآن نمونه‌هايي از اين قبيل ذكر شده است؛ مانند داستان برادران يوسف، پسر نوح، هابيل و قابيل و داستان‌هاي عبرت‌آموز ديگر. عزيزان، ما نمي‌دانيم چه نعمتي به صلاح هست يا نه پس به‌جای تقويت حسّ حسادت، براي جبران كاستي‌ها و بالا بردن توانايي‌هاي خود تلاش كنيم.

نشانه‌هاي حسد

  1. ناراحتي از رسيدن نعمت به ديگري، بدون نشان دادن عکس‌العمل.
  2. غيبت و عیب‌جویی.
  3. دشمني، عداوت و كارشكني.
  4. بي‌مهري يا قطع رابطه از شخص و پنهان كردن صفات برجسته او به‌طوری‌که حتي نمي‌خواهد سخني از او بشنود.

آثار حسد

الف: آثار اجتماعي

  1. نابساماني‌هاي اجتماعي

حسود تمام يا بيشتر نيرو و انرژي بدني و فكري خود را صرف حسادت مي‌كند، لذا اين كار منشأ نابساماني‌هاي اجتماعي است.

قرآن مجيد مي‌فرمايد: و كساني كه بعد از آنها آمدند، مي‌گويند: پروردگارا ما و برادرانمان را كه در ايمان به ما پيشي گرفتند بيامرز و در دل‌هایمان كينه و حسدي نسبت به مؤمنان قرار مده…(سوره حشر، آيه 10)

  1. قتل‌ها و جنايت‌ها: چنان‌که در داستان هابيل و قابيل ملاحظه كرديد.
  2. از بين رفتن دوستي‌ها.
  3. عقب‌ماندگی اجتماعي؛ اشخاص حسود و تنگ‌نظر مي‌كوشند ديگران را به عقب بكشند.
  4. هرج‌ومرج، پيامبر اكرم (ص) حسد را به بيماري بزرگ امت‌ها تشبيه كرده و مي‌فرمايند: «…در اثر اختلاف و نفاق و حسد نسبت به يكديگر، سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج‌ومرج مبتلا مي‌شوند».[3]

ب: آثار معنوي حسد

  1. نابودکننده ايمان
  2. آفت دين
  3. نابودکننده نيكي‌
  4. رسيدن به كفر و تفكرات کفرآمیز
  5. غيبت
  6. حسرت زياد، (گناه زياد)
  7. حجاب ضخيمي در برابر شناخت حقايق مي‌افكند
  8. مانع رشد و تعالي ـ روحي فكري، معنوي خانوادگي و اجتماعي مي‌گردد.

ج: آثار جسماني حسد

افراد حسود معمولاً افرادي رنجور، حساس، عصبي، پرخاشگر و افسرده مي‌باشند. دستگاه‌هاي مختلف بدن تحت تأثير اين حالت روحي دچار بيماري مي‌گردد.

حضرت علي (ع) مي‌فرمايد: «شگفتا كه حسودان از سلامتي خود غافل مانده‌اند»[4]

د: آثار اخروي حسد

  1. بدون حساب به جهنم مي‌رود
  2. بدبختي و شقاوت دنيا و آخرت

برخي از ويژگي‌هاي حسود

  1. دشمن خير و طالب شر است
  2. خواهان زوال نعمت از ديگران
  3. به بدي گرايش دارد
  4. منافق است
  5. غيبت، شماتت و تملّق مي‌كند، قرآن كريم مي‌فرمايد: «انّ تصبك حسنة تسؤهم و إن تصبك مصيبة…». (سوره توبه، آيه 50)
  6. در حال خوشي ديگران غمگين است
  7. رفيق بدي است
  8. دشمن نعمت‌هاي خدا است
  9. به خود ظلم مي‌كند
  10. زود عصباني مي‌شود.

 

---------------------------------

پی‌نوشت‌ها:

  1. غررالحكم، 5242.
  2. اصول كافي، 2، 307.
  3. المحجة البيضاء، 5، 326.
  4. غررالحكم، 1803.

به نقل از ماهنامه بشارت

جستجو در مطالب سایت مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند پر بازدیدترین مطالب
Powered by TayaCMS